مبانی نظری ادراک مشتری از منصفانه بودن قیمت

قیمت به عنوان یکی از چهار آمیخته بازاریابی برای مشتریان و تأمین­ کنندگان، اهمیت شایان توجهی دارد. سیاست­های مناسب قیمت­گذاری به رضایت مشتریان و تأمین­ کنندگان منجر می­شود، سیاست­هایی که باید منافع هر دو طرف مبادله را در نظر گیرد (نظری و همکاران، 1397). تصمیمات قیمتی اهمیت بسیاری دارند؛ زیرا قیمت تنها عنصر آمیخته بازاریابی است که به کسب درآمد و سود منجر می­شود و سایر عناصر آمیختة بازاریابی (محصول، ترفیع و توزیع) هزینه ایجاد می­کنند؛ قیمت عموماً ارتباط مستقیمی با تقاضای مصرف­کنندگان دارد و به همین علت، قیمت­گذاری بسیار بیشتر از سایر عناصر آمیخته بازاریابی، دستکاری می­شود. قیمت مقدار پولی است که برای یک محصول یا خدمات مبادله می‌شود یا مجموع ارزش‌هایی است که مشتریان به نفع دستیابی به محصول یا خدمات مبادله می‌کنند (کاتلر و آرمسترانگ[1]، ۲۰۱۰). قیمت درک شده یک ویژگی مهم است که بر تصمیم خرید و همچنین دلایل حمایت از یک رستوران تأثیر می‌گذارد (گیکونیو[2] و همکاران ٢٠١٤).

قیمت­گذاری ساده­ ترین عنصر برنامة بازاریابی برای تغییر است و بسیاری از بازاریابان قیمت­ها را برای انعکاس شرایط بازار محلی، تغییر در فروش کل، ارائه قیمت­های مختلف برای مشتریان متفاوت توسط فروشندگان آنلاین یا ایجاد وفاداری مشتری، تنظیم کرده و به راحتی تغییر می­دهند؛ قیمت ابزار اصلی برای نشان دادن کیفیت به مشتریان است و اگر مشتریان اطلاعات دیگری در خصوص محصول نداشته باشند، قیمت بالای یک محصول را نشان­دهنده کیفیت بهتر آن می­دانند (فرل و هارتلاین[3]، 2014).

 


[1] . Kotler & Armstrong

[2] . Gikonyo

[3] . Ferrell & Hartline