سازه کمالگرایی از دو دهه پیش تاکنون چه به لحاظ بالینی و چه به لحاظ روانشناسی شخصیت توجه بسیار زیادی را به خود جلب کرده است و تحقیق و بررسی در زمینه ادبیات کمالگرایی نیز روند رو به رشدی داشته است. در طول دو دهه گذشته تعداد روبه افزایشی از پژوهشها به نقش کمالگرایی به عنوان ساختاری روشنگر، مهم و اثرگذار در ارتباط با مسائل بسیاری ازجمله ضعف سازگاری اشاره کردهاند. جذابیت موجود در موضوع کمالگرایی به این دلیل است که نه تنها در گسترش و رشد، بلکه در حفظ مشکلات روانشناختی و سلامت نیز دخیل میباشد. بنابراین کمالگرایی نقش مهمی در سببشناسی، حفظ و مسیر آسیبهای روانی ایفا میکند و با مکانیزمهایی ازجمله معیارهای افراطی که باعث ایجاد قوانین انعطافناپذیر برای عملکرد میشود و رفتارهایی مانند اجتناب و ارزیابی مکرر عملکرد، سوگیریهای شناختی مانند افکار دومقولهای، توجه انتخابی به شکست و افزایش معیارها در مورد دستاوردها برجسته میشود (محرمی و عزیزی، 1402).
فعالیت جنسی یک نیاز اساسی انسان است که عملکرد تولیدمثلی نیز دارد (هانجانی و سوریادی[1]، 2020). عوامل بین فردی، روانی و اجتماعی-فرهنگی نقش مهمی در ایجاد مشکلات جنسی، نگرانی جنسی و تداوم اختلال عملکرد جنسی برای مدت طولانی ایفا میکنند (بروتو[2] و همکاران، 2016). عملکرد جنسی مجموعهای از فعل و انفعالات هر دو سیستم غدد درون ریز و عصبی عروقی است که میتواند تحت تاثیر عوامل بسیاری ازجمله روابط بینفردی، محیط، ویژگیهای بیولوژیکی و عوامل سنتی و فرهنگی قرار گیرد. اختلال عملکرد جنسی به عنوان اختلالی در میل جنسی و چرخه پاسخ جنسی تعریف میشود که میتواند باعث مشکلات بینفردی و پریشانی مشخص شود. این توصیف عمدتا براساس چرخه پاسخ جنسی انسان است که نشاندهنده هماهنگی مراحل متعدد مانند میل جنسی، برانگیختگی، ارگاسم و رضایت است. یک شخصیت کمالگرا استانداردهای بسیار بالایی را برای عملکرد خود تعیین میکند، برای بیعیب و نقص بودن تلاش میکند، نگران ارزیابیهای منفی دیگران است و میل به خودارزیابیهای انتقادی بیشازحد دارد (هانجانی و سوریادی، 2020). کمالگرایی یک ساختار شخصیتی چندبعدی است که فرد را مستعد پریشانی و آسیبشناسی روانی میکند (هویت[3] و همکاران، 2017؛ اسمیت[4] و همکاران، 2018؛ اسمیت و همکاران، 2016).
[1] . Hanjani & Suryadi
[2] . Brotto
[3] . Hewitt
[4] . Smith