مبانی نظری اختلال بی نظمی خلق اخلال‌گر

پیدایش اختلال بی نظمی خلق اخلال­گر ریشه در افزایش تشخیص اختلال دوقطبی[1] کودکان در دهه ۱۹۹۰ دارد. در سال ۱۹۹۷ انجمن روان پزشکی کودکان و نوجوان[2] معیارهایی را برای تشخیص دو قطبی کودکان منتشر کردند که در این معیارها تحریک­پذیری غیر دوره­ای کودکان یکی از تظاهرات دوقطبی کودکان بیان شد. پس از انتشار این معیارها تشخیص برای دو قطبی کودکان به میزان قابل توجهی افزایش یافت (کسل و همکاران[3]، 2016). به طوری که تشخیص دو قطبی کودکان در جمعیت کودک و نوجوان ایالات متحده آمریکا از چهل و دو درصد به شصت و هفت درصد افزایش یافت و با توجه به این­که درمان غالب این کودکان داروهای آنتی سایکوتیک بود، طبیعتاً به میزان قابل توجهی تجویز داروهای آنتی سایکوتیک نیز افزایش یافت. برخی از محققان علت کاذب دو قطبی کودکان را در طبقه بندی معیارهای اصلی دو قطبی می­دانستند (شریفی و همکاران[4]، 2021). در واقع بالینگران حداقل دو دسته از تظاهرات بالینی مختلف را در یک طبقه تشخیصی با یکدیگر ترکیب می­کردند به این معنی که هم تظاهرات دوره­ای کلاسیک مانیا و تظاهرات غیر دوره­ای تحریک پذیری شدید را به عنوان اختلال دوقطبی کودکان تشخیص می­دادند. برای رفع این معضل پیشنهاد شد که بین فنوتیپ­های وسیع و محدود دو قطبی تمایز قائل شوند در این طبقه­بندی فنوتیپ محدود علائم مانیا و هیپومانیا را نشان می­داد و فنوتیپ وسیع نمایشگر تحریک پذیری مزمن و بیش برانگیختگی بود (لینکه و همکاران[5]، 2020).

 


[1]. Bipolar disorder

[2] .Association of Child and Adolescent Psychiatry

[3]. Kessel et al.

[4]. Sharifi et al.

[5]. Linke et al.