مبانی نظری قابلیت کارآفرینی

کارآفرینی به دنبال نوآوری برای مدیریت پایداری سازمانی، ایجاد کسب و کارهای جدید است، و سایر قابلیت­های مدیریتی را در نوآوری، خلاقیت و رفتار مدل مشخص می­کند. کارآفرینی یک فرآیند رقابتی است که همزمان با دنبال کردن نوآوری تهاجمی به عنوان یک روش مدیریتی که می­تواند حیات جدیدی را برای شرکت­های موجود ایجاد کند، ریسک­هایی را نیز پرداخت می­کند. این کارآفرینی نیروی محرکه رشد جدید در توسعه اقتصادی منطقه­ای و ملی از طریق نوآوری مدیریت، نوآوری کیفیت، نوآوری خدمات، توسعه بازار جدید و ایجاد شغل از طریق رشد شرکت است (کیم[1]، 2018).

کارآفرینی شرکت ارتقای رقابت­پذیری شرکت، تقویت سازگاری داخلی و خارجی و ارتقای نیروی محرکه کسب و کار و در عین حال امکان تنظیم مجدد موقعیت استراتژیک، نوآوری محصول و بازار، فعال کردن استفاده از سرمایه دانش است. به عبارت دیگر، کارآفرینی به دنبال به حداکثر رساندن رشد سازمانی از طریق توزیع مجدد و ادغام مجدد منابع محدود به روشی ریسک­پذیر، مترقی و نوآورانه برای بازآفرینی ارزش-های جدید شرکت است.معنی ساده کارآفرین فردی است که در ریسک­پذیری برای بازکردن یک کسب و کار در فرصت­های مختلف شجاع است (ارگول و پیکاک[2]، 2011). جرات ریسک کردن به معنای ذهنیت و شجاعت مستقل برای شروع یک کسب و کار، بدون ترس و اضطراب حتی در شرایط نامطمئن با توجه کافی است (هونگدیانتو، 2014).

 فعالیت کارآفرینی می­تواند به تنهایی یا به صورت گروهی انجام شود. کارآفرین کسی است که همیشه در تلاش است تا فرصت­های تجاری را که انتظار می­رود دارای مزایایی باشد، نگاه کند، استفاده کند و ایجاد کند. کارآفرینان موفق، کارآفرینانی هستند که می­توانند با تمام محدودیت­ها زنده بمانند، از آن بهره­برداری کنند و آن را افزایش دهند تا فرصت را به خوبی بازاریابی کنند و به ایجاد شهرت ادامه دهند که باعث رشد شرکت می­شود. می­توان نتیجه گرفت که کارآفرینی توانایی مدیریت چیزی به خودی خود برای استفاده است و بهبود یافته تا بهتر شود تا بتواند سطح زندگی را در آینده بهبود بخشد. یک کارآفرین دارای ویژگی­های واضحی است که خود را از دیگرانی که کارآفرین نیستند متمایز می­کند.

 


[1] . Kim

[2] . Eroglu & Picak