مبانی نظری محدودیت نقدینگی

منظور از اصطلاح محدودیت مالی این است که مانع تامین وجوه برای همه سرمایه گذاری های مطلوب می شود. عدم توانایی در تامین وجوه برای سرمایه گذاری، ممکن است ناشی از شرایط بد اعتباری و عدم توانایی در گرفتن وام، و یا عدم توانایی در انتشار سهام جدید، یا وجود دارایی های غیر نقدشونده باشد. به هرحال محدودیت مالی نمی تواند مترادف با فشار مالی باشد [20]. همین طور مترادف با فشار اقتصادی یا ریسک ورشکستگی نیست، اگر چه این ها، بدون شک با، محدودیت های مالی مرتبط هستند. محدودیت مالی چگونگی اتخاذ تصمیمات در مواجهه با محدودیت های مالی، از بنیادی ترین سوالات مطرح در ادبیات مالی است. علت این موضوع این است که محدودیت های مالی می­توانند تخصیص بهینه سرمایه گذاری را تخریب نموده و ارزش شرکت را کاهش دهند. کامل­ترین و صریح ترین تعریف محدودیت مالی این است که شرکتها زمانی با محدودیت تامین مالی مواجه می شوند که بین مصارف داخلی و مصارف خارجی وجود تخصیص داده شده، شکاف ایجاد شود [10].

با این تعریف تمام شرکتها را می­توان به نوعی دارای محدودیت مالی دانست، اما سطوح محدودیت مالی متفاوت است. بحث محدودیت های مالی یکی از موضوعات مهم و اساسی پیش روی تمام شرکت ها می باشد. شیوه متداول برای بررسی رابطه بین محدودیت های مالی را می توان به تفکیک شرکت ها در دو گروه شرکت های با محدودیت مالی و بدون محدودیت مالی تقسیم نمود. شرکت هایی که دارای محدودیت مالی شدید هستند در هنگام تصمیم گیری سرمایه گذاری بر جریانات نقدی تاکید بیشتری دارند به عبارتی با افزایش اختلاف بین هزینه های مالی داخلی و خارجی حساسیت سرمایه گذاری به وجوه نقد داخلی افزایش می یابد. برای تقسیم بندی شرکت­ها از نظر محدودیت‌های تامین مالی، ابتدا باید محدودیت­های مالی را تعریف کرد. کامل ترین و صریح ترین تعریف در این مورد، این است که شرکت ها زمانی در محدودیت تامین مالی هستند که بین مصارف داخلی و خارجی وجوه تخصیص داده شده با یک شکاف رو به رو باشند [10]. بنابراین، با استفاده از این تعریف، تمام شرکت ها را می­توان به عنوان شرکت‌های با محدودیت مالی تلقی کرد، اما سطوح محدودیت های مالی متفاوت است. استفاده از وجوه خارجی، یک چارچوب مناسب برای جدا کردن شرکت ها بر اساس میزان محدودیت مالی آن ها است. وقتی که تفاوت بین مصارف داخلی و خارجی وجوه سرمایه گذاری در یک شرکت زیاد و بالا است، آن شرکت از نظر مالی محدودیت بیشتر دارد. در حالت کلی، شرکت­های بدون محدودیت مالی و با محدودیت مالی کمتر، آن­هایی هستند که به طور نسبی از دارایی­های با قابلیت نقدشوندگی بالا برخوردارند و خالص دارایی­ها آن­ها بالا است. بنابراین، منظور از محدودیت های مالی، محدودیت هایی است که مانع تامین همه وجوه مورد نیاز برای سرمایه گذاری های مطلوب برای شرکتها می گردد. البته این ابهام وجود دارد که شاید اختلاف بین هزینه­های داخلی و خارجی به علت اطلاعات درونی می­باشد [58]. در بازارهاي کامل[1] (بازارهاي فاقد مشکلات نمایندگی و عدم تقارن اطلاعاتی)، تصمیمات سرمایه­گذاري و تأمین مالی شرکت­ها، مستقل از یکدیگر هستند. به عبارت دیگر، شرکت­ها می­توانند همیشه تأمین مالی خارجی را با هزینه­اي معادل هزینۀ سرمایۀ خودشان، انجام دهند. لیکن فرض عدم نقض بازار، غیر واقع­بینانه است. در صورت وجود نقض­هاي بازار سرمایه، منابع وجوه خارجی و داخلی نمی­توانند کاملاً جایگزین یکدیگر باشند [59].

 


[1] Perfect Capital Markets