مبانی نظری چرخه عمر شرکت

هایر[1]  (1959) برای اولین بار تئوری چرخه عمر را مطرح ساخت و چندلر[2] (1962) مراحل چرخه عمر را به عنوان مفهومی معرفی کرد که دلالت بر تغییرات در راهبردها و ساختارهای تجاری سازمان دارد. محققین از تمثیل­های زیست­شناسی به منظور بیان ویژگی­ بنگاه­های اقتصادی در هر مرحله الگوهای رفتاری مشابهی را نشان می­دهند. واحدهای تجاری در دوران جوانی بسیار انعطاف­پذیر بوده و کنترل­پذیری آنها کم است و با افزایش عمر شرکت و بهبود کنترل بر فعالیت­های بنگاه، انعطاف­پذیری در برابر تغییرات محیط اقتصادی و ساختارهای موجود در شرکت کاهش می­یابد. چرخه­های عمر به عنوان مراحلی مشخص هستند که ناشی از تغییرات در فاکتورهای داخلی شرکت مانند انتخاب استراتژی، منابع تامین مالی یا توانایی مدیریت است و یا بر اثر عوامل خارجی مانند فضای رقابتی به وجود می­آید. پژوهشگران مختلف (ادیزوس[3]، 1989) چهار مرحله برای توصیف چرخه عمر به شرح زیر تعریف کرده­اند:

  • مرحله تولید یا ظهور

در این مرحله، میزان دارایی­ها (اندازه شرکت) در سطح نازلی قرار دارد. جریان­های نقدی حاصل از فعالیت­های عملیاتی و سودآوری در سطح پایین است و شرکت­ها برای تحقیق فرصت­های رشد به نقدینگی بالایی دارند.

  • مرحله رشد

در این مرحله، اندازه شرکت بیشتر از میزان آن در مرحله ظهور است. رشد فروش و درآمدها نیز نسبت به مرحله ظهور بیشتر است. منابع مالی بیشتر در دارایی­های مولد سرمایه­گذاری می­گردد و شرکت از انعطاف­پذیری بیشتری در شاخص­های نقدینگی برخوردار است. در مرحله رشد با وجود رشد فروش و دستیابی به سودهای غیرمنتظره، به دلیل وجود ابهام در واکنش بلندمدت بازار به محصولات، ریسک تجاری بالایی را تحمل می­کنند. توانایی شرکت در ایجاد جریان­های نقدی و دستیابی به منابع مالی برای سرمایه­گذاری ذر تحقیق و توسعه و محصولات جدید مورد نیاز است. در این مرحله، مدیران با تشخیص فرصت­های سرمایه­گذاری سودآور و تخصیص بهینه منابع، در بهبود عملکرد شرکت نقش بااهمیتی دارند.

  • مرحله بلوغ

در این مرحله شرکت­ها فروش باثبات و نتعادلی را تجربه نموده و نیاز به وجوه نقد در اکثر موارد از طریق منابع داخلی تامین می­شود. اندازه دارایی­های این شرکت­ها به تناسب بیشتر از اندازه دارایی­های شرکت­های در مرحله رشد است. با ورود شرکت به دوران بلوغ، ریسک تجاری کاهش یافته و با تثبیت موقعیت شرکت در بازار، ثبات فروش و ورود جریان­های نقد، نیاز شرکت به تامین مالی خارجی کاهش می­ایبد. در این مرحله شرکت با وجود سرمایه­گذاری­های مناسب دردوران رشد، توانایی پاسخ به نیازهای بازار را دارد و تغییرات فناوری و انحراف از عملکرد سال قبل کم است.

  • مرحله افول

در این مرحله فرصت­های رشد در صورت وجود بسیار ناچیز است، شاخص­های سودآوری، نقدینگی و ایفای تعهدات روند نزولی داشته و شرکت در شرایط رقابتی بسیار شدیدی قرار دارد. در مرحله افول، با منسوخ شدن فناوری و عدم توانایی شرکت در ارائه محصولات جدید، شرکت با کاهش فروش و افزایش ریسک تجاری مواجه است. در این مرحله در صورتی که مدیران نتوانند ناکارایی موجود در فرایندهای شرکت و سرمایه­گذاری در پروژه­های سودآور را دنبال کنند، شرکت مجبور به خروج از صنعت و پایان فعالیت دارد.

 


[1]. hire

[2].  chendler

[3] . Adizes