مبانی نظری رقابت پذیری صنعت

مطالعه نظریه ­های صاحب­نظران و پژوهشگران مختلف نشان می­دهد که به طور کلی می­توان رقابت­پذیری را قابلیت­ها و توانمندی­هایی دانست که یک کسب­وکار، صنعت، منطقه و یا کشور دارا است و می­تواند آنها را حفظ کند تا در عرصه رقابت بین­المللی نرخ بازگشت بالایی را در عوامل تولید ایجاد کرده و نیروی انسانی خود را در وضعیت نسبتا بالایی قرار دهند. به عبارت دیگر، رقابت­پذیری توانایی افزایش سهم بازار، یوددهی، رشد ارزش افزوده و ماندن در صحنه رقابت عادلانه و بین­المللی برای یک دوره طولانی است. منظور از رقابت‌پذیری صنعت این است که شرکت‌های مختلف فعال در آن صنعت، در تولید و فروش کالا رقابت تنگاتنگی داشته باشند و کالاهای آن‌ها نسبت به ديگری برتری چندانی نداشته باشد؛ چرا که اگر غیر از این باشد بازار به سمت انحصار یا انحصار چندجانبه تمایل پیدا می‌کند (خدامی‌پور و بزرایی، 1392). رقابت­پذیری در اثر ترکیبی از دارایی­ها و فرایندها به وجود می­آید. دارایی­ها یا به صورت موهبتی است (مثل منابع طبیعی) و یا ساخته شده به وسیله انسان است (مثل زیرساخت­ها) و فرایندها که دارایی­ها را به منافع اقتصادی حاصل از فروش به مشتریان تبدیل می­کند و در نهایت موجب ایجاد رقابت­پذیری می­گردند. با گسترش و جهانی شدن بازارها، تنها راه بقای شرکت­ها و سازمان­ها منوط به افزایش رقابت­پذیری و کسب و حفظ مزیت رقابتی پایدار است. یک صنعت زمانی رقابت­پذیر است که بتواند برای مشتریانش ارزش آفرینی کند (میترا[1]و همکاران، 2013).

مطالعه نظریات صاحب­نظران و پژوهشگران مختلف نشان می­دهد از رقابت­پذیری تعریف و تعبیر واحدی وجود ندارد. اما به طور کلی می­توان رقابت­پذیری را قابلیت­ها و توانمندی­هایی دانست که یک کسب­وکار، صنعت، منطقه، کشور دارا هستند  و می­توانند آنها را حفظ کنند تا در عرصه رقابت بین­المللی نرخ بازگشت بالایی را در فاکتورهای تولید ایجاد کنند و نیروی انسانی خود را در وضعیت نسبتا بالایی قرار دهند. از طرفی رقابت­پذیری یک مفهوم تطبیقی است که توانایی یا عملکرد یک شرکت، بنگاه اقتصادی، صنعت یا یک کشور را در زمینه عرضه کالاها یا خدمات خود به یک بازار مشخص نشان می­دهد. رقابت­پذیری امروزه مفهوم یا قلمروی گسترده­ای دارد و در تعیین آن ده­ها فاکتور یا عامل دخالت دارند. رقابت­پذیری در سه سطح قابل بررسی و مطالعه است:

در سطح شرکت­ها

در سطح ملی

در سطح بین­المللی

هر شرکتی که بتواند به بهترین شکل ممکن  منابع در دسترس اعم از سرمایه، نیروی کار و فناوری را تلفیق کرده و محصول تولیدی خود را با بازار عرضه کند، شانس موفقیت بیشتری دارد. هر کشور کوشش می­کند از همه توانمندی­های خود اعم از منابع طبیعی، نیروی متخصص، سرمایه­های معنوی، موفقیت ژئوپلیتیکی، ویژگی­های فرهنگی و ... برای توسعه تجارت و پیشی گرفتن بر رقبا استفاده کند و رقابت­پذیری را به خارج از مرزهای جغرافیایی خود تسری دهد و در جرگه قدرت­های بزرگ اقتصادی در منطقه یا عرصه بین­المللی قرار گیرد.

 


[1] . Mitra