
امروزه استفاده از رسانه های اجتماعی به طور وسیعی در میان افراد، کسبوکارها، دولت و غیره گسترده شده است و کاربران و مشتریان نیز در رسانههای اجتماعی به فعالیتهایی مانند جستجو کردن، برقراری تعامل، و اشتراکگذاری اطلاعات درباره محصولات موردنظر خود علاقه دارند که درنتیجه این فعالیتها بر سطح دانش برند آنان تأثیر میگذارد (چاهال[1] و رانی، 2018). شبکههای اجتماعی، گروهی از برنامههای مبتنی بر اینترنت هستند که به کاربران اجازه میدهند تا با برقراری تعامل با افراد دیگر، ایجاد محتوا کنند و آن را بهاشتراک بگذارند (دِ ورایس[2] و همکاران، 2017). از مثالهای مهم شبکههای اجتماعی میتوان به سایتهایی مانند فیسبوک و توئیتر اشاره نمود. شبکههای اجتماعی درمیان کاربردهای زیادی که دارند، دنبال کردن و برقراری تعامل با برندها را برای مشتریان تسهیل میبخشند. برای مثال، بیشاز 50 % کاربران شبکههای اجتماعی برندهایی را در رسانهها دنبال میکنند. علیرغم بسیاری از فعالیتهایی که مشتریان ممکن است در رابطه با برند در شبکههای اجتماعی انجام دهند، تنها بعضی از آنها با شرکتهای بزرگ درارتباط هستند. برندها برای مشتریان مهم و بااهمیت هستند زیرا میتوانند مزیتهای احساسی و همچنین مزیتهای نمادین مانند خودکفایی و خود اعتبارسنجی را ارائه کنند. تکثیر و افزایش شبکههای اجتماعی باعث ایجاد عصر جدیدی برای شرکتها و برندها شده است و آنها را به جستجوی راههای تعاملی برای دسترسی و تشویق مشتریان مجبور میکند (هاریگان[3] و همکاران، 2015). رسانههای اجتماعی را میتوان بهعنوان برنامههای آنلاین، سیستمعاملها و رسانههای تعریف کرد که هدف آنها تسهیل معاملات، همکاری و مشارکت و اشتراکگذاری مطالب است. در چند سال گذشته، تعداد کاربران شبکههای اجتماعی بهطرز چشمگیری افزایش یافته است. علاوهبراین، با نفوذ تلفنهای همراه در سراسر جهان، کانالهای رسانههای اجتماعی بهطور فزایندهای مورد دسترسی و استفاده در هر زمان و مکان هستند (هودسون[4] و همکاران، 2016). شبکههای اجتماعی، خدمات مبتنی بر وب است که به افراد اجازه میدهد یک پروفایل عمومی یا نیمه عمومی یا خصوصی درون یک سیستم محدود بسازند، با کاربران دیگر ارتباط برقرار کنند و صفحات و جزئیاتی که دیگر کاربران در درون سیستم ایجاد کردهاند را مشاهده نمایند (باران[5] و استوک، 2015).
[1]. Chahal & Rani
[2]. De Vries
[3]. Harrigan
[4] . Hudson
[5] . Baran & Stock