مبانی نظری شیوه های فرزند پروری

سبک فرزندپروری و شیوه های فرزندپروری شاخص های مهم دستاوردهای گسترده تر کودکان هستند. سبک فرزندپروری به عنوان سبکی تعریف می شود که در آن والدین استانداردهایی را برای رفتار فرزندان خود متناسب با نیازهای آن ها تعیین می کنند. والدین معتقدند که باید در مورد نظم و انضباط با فرزندان خود صحبت کنند و آن را برای آن¬ها توضیح دهند. بر این اساس، بامریند (1966، 1971) سه مدل اصلی والدین را مورد مطالعه قرار داد: مقتدرانه، مقتدرانه، و سهل¬گیرانه. در طول سال‌ها، سبک‌های فرزندپروری مقتدر با سطح تقاضا و پاسخ‌دهی بالا به‌عنوان مؤثرترین سبک فرزندپروری شناخته شده‌اند. این سبک با پیامدهای مثبت کودک مانند پیامدهای رشد موفق همراه است. فرزندپروری مقتدرانه باعث ارتقای عملکرد تحصیلی موفق، توانمندسازی، استقلال و عزت نفس می شود. این واقعیت که شیوه‌های فرزندپروری مقتدرانه و غفلت‌آمیز اثرات مثبت یکسانی بر پیامدهای کودک دارند، ثابت نشده است. فرزندپروری سهل‌آمیز/ سهل‌انگیز با سطح بالایی از مسئولیت‌پذیری همراه است. والدین سهل انگار تقاضای کمی از فرزندان خود دارند و معتقدند که باید به فرزندان این آزادی داده شود که هر آنچه را که می خواهند انتخاب کنند (کیلیکایا  و همکاران، 2021).
مطالعات زیر نشان داده است که رفتارهای والدین برای هر قومیت یا فرهنگ متفاوت است. سبک‌های مختلف فرزندپروری تأثیرات قابل‌توجهی بر شخصیت کودکان دارند و در بسیاری از پژوهش‌ها با توجه به میزان اختیار و محبت ارائه‌شده ارائه و تحلیل می‌شوند. این موضوع قطعاً پیچیده است و سؤالات زیادی را ایجاد می کند. محیط خانه گرم و حمایت‌کننده، قرار گرفتن در معرض فعالیت‌های آموزشی، ثبات، حمایت والدین و درک، همگی عواملی هستند که ثابت شده‌اند که تأثیر مثبتی بر تربیت فرزندان برای تبدیل شدن به بزرگسالانی مسئولیت‌پذیر و شاد دارند. روش دیگر نگاه به فرزندپروری در قالب سه جهت است: مسئولیت والدین در قبال سلامت و ایمنی کودک، آمادگی کودک برای زندگی با کیفیت بزرگسالی و انتقال ارزش¬های فرهنگی (هسلام  و همکاران، 2020).