مبانی نظری انگیزه سلب مالکیت

انگیزه سلب مالکیت، در گفتمان علمی معاصر، به مجموعه‌ای چندوجهی از دلایل و محرک‌هایی اطلاق می‌شود که دولت‌ها یا سایر بازیگران را به تصرف یا محدودسازی مالکیت خصوصی سوق می‌دهد؛ این انگیزه‌ها حاصل تعامل پیچیده‌ای از مبانی حقوقی، اقتصادی و سیاسی است (ویلا و همکاران[1]، 2022). این پدیده نقشی محوری در فهم روابط اجتماعی - اقتصادی و حفاظت از مالکیت در جهان جهانی‌شده ایفا می‌کند و مستلزم تحلیل دقیق از دیدگاهی جامع است (تسیبولسکا[2]، 2023). هرچند غالباً با هدف اعلام‌شده منافع عمومی توجیه می‌شود، این انگیزه‌ها به‌شدت تحت تأثیر دستورکارهای راهبردی سیاسی و اقتصادی قرار دارند که هم بر حکمرانی داخلی و هم بر روابط بین‌المللی اثرگذارند (ویلا و همکاران، 2022).

مبانی نظری حقوقی انگیزه سلب مالکیت

پایه‌های حقوقی انگیزه سلب مالکیت بر حق حاکمیت دولت در کنترل مالکیت در قلمرو خود استوار است؛ حقی که باید با حمایت از حقوق مالکیت و رعایت استانداردهای بین‌المللی سرمایه‌گذاری توازن یابد (کبیر و همکاران[3]، 2023؛ نوح و همکاران[4]، 2020). سلب مالکیت، در صورتی که بر اساس هنجارها و رویه‌های حقوقی تثبیت‌شده انجام شود، به‌عنوان اعمال مشروع قدرت حاکمیت دولت تلقی می‌گردد (کوتووی[5]، 2025).

 


[1] - Villa et al.

[2] - Tsybulska

[3] - Kabir et al.

[4] - Noah et al.

[5] - Kutovoy

[6] - Radvan & Neckář