فلوطین آخرین فیلسوف بزرگ یونانی است که فلسفه ی تازه و بزرگی بنیاد نهاده است که از حیث اثربخشی، همه فلسفه های پیشین، به جز فلسفه ارسطو را تحت الشعاع خود قرار داده است و به موازات فلسفه ی ارسطو در فلسفه ی مسیحی و اسلامی نیز تأثیر بخشیده است. فلوطین را می توان بزرگترین فیلسوفی دانست که از میان فلاسفه ی یونان، در تفکر اسلامی تأثیر گذاشته است. ملاصدرا از جمله فیلسوفان اسلامی است که در نظام فلسفی خویش، از آرای فیلسوفان یونان و به ویژه نظریات فلوطین بهره برده است، مانند وحدت تشکیکی وجود و مراتب موجودات، اثبات وحدت و بساطت ذات حق تعالی و بیان قاعده ی «بسيط الحقيقه كل الأشياء و ليس بشيء منها»، تبیین چگونگی صدور کثیر از واحد (فیض و صدور از واحد بدون کاستی در مرتبهی ذات او)، حرکت و حدوث عالم (که در مبحث جواهر و اعراض اسفار، ملاصدرا برخی از کلمات او را حمل بر حرکت جوهری نموده است) و... البته ملاصدرا در بیان این مباحث، فقط به آرای فلوطین بسنده نکرده است، بلکه خود نیز در این ملاصدرا در بيان اين مباحث، فقط به آراي فلوطين بسنده نكرده است، بلكه خود نيز در اين مقال، صاحب نظر بوده است(حقیقت و رستاخیز، 1391). دو فلسفه فلوطینی وصدرایی دارای شباهت ها و تفاوت هایی هستند. نوشتار پیش رو درصدد است ضمن معرفی آراء و نظریات اساسی فلسفه فلوطین و صدرالمتالهین، موارد مشابهت و افتراق این دو فلسفه را نشان دهد.