با توجه به اهمیت اهرم مالی و نقش بسزایی که در سرانجام شرکتها دارد، میتوان با شناسایی متغیرهای مؤثر بر آن (اعم از خطی و انحنایی)، راهکارهای کنترل و هدایت این عنصر مهم را شناسایی نمود. پژوهشهای زیادی در مدلهای خود، اهرم مالی شرکت را بهعنوان متغیر نشانگر ریسک شرکت یا وضعیت مالی آن شناسایی نمودهاند. علاوه براین، استدلالهای فراوانی مبنی بر ارتباط اهرم مالی با فرصتهای رشد شرکت وجود دارد. اهرم مالی بهعنوان عامل مشخصکننده توانایی مالی شرکت، معرفیشده است و اعتقاد بر این است که اهرم مالی، درجه درماندگی مالی را افزایش میدهد. به عقیده بریلی و میرس[1] (1984) اهرم مالی ریسک شرکت را افزایش میدهد. پژوهشهای زیادی نیز در مدلهای خود، اهرم مالی شرکت را بهعنوان متغیر نشانگر ریسک شرکت یا هزینههای مربوط به ساختار سرمایه، مورداستفاده قراردادند. مطالعات گوناگون انجامشده، تأثیر اهرم مالی بر عملکرد شرکت را منفی ارزیابی نمودند که نشان میدهد اهرم مالی شرکتها، ریسک آنها را افزایش میدهد. تصمیمات بودجهبندی سرمایهای و تأمین مالی، اصلیترین حوزههای تصمیمگیری مدیران مالی شرکتهای سهامی عام به شمار میروند. بر پایه مفاهیم نظری، مدیر مالی باید ساختار سرمایه بهینه شرکت را برنامهریزی کند. ساختار سرمایه بهینه هنگامی حاصل خواهد شد که ارزش بازار هر سهم حداکثر گردد. بهطورکلی ساختار سرمایه شرکتها از دو بخش تشکیل گردیده است (سوجانا و میتا، 2019)، نخست میزان سرمایه موردنیاز و دوم ترکیب منابع تأمین مالی. بهطورکلی وام و سهام دو گونه اصلی شکلدهنده ساختار سرمایه محسوب میشوند. به دلیل اختلاف در هزینههای تأمین مالی، شرکتها ترجیح میدهند از بدهیها بهجای انتشار سهام استفاده کنند. ازاینرو، بدتر شدن عملکرد عملیاتی در وهله اول خود را در افزایش بدهی یا سطح اهرم مالی (بدهیها تقسیمبر جمع داراییها) نشان میدهد. لازم است خاطرنشان شود که در بحث برای هر شرکت، تغییرات در بدهی و تغییر در اهرم مالی بهصورت مترادف به کار میرود. تحقیقات مالی اهرم را بهعنوان میزان بدهی که بهمنظور تأمین مالی موردنیاز برای کسب دارایی موردنیاز کسب میگردد، تعریف کرده است. بنا بر تعریف مذکور، شرکتها ازلحاظ تأمین مالی در قالب شرکتها با درجه اهرم مالی بالا و پایین قابلتعریف هستند.
ایجاد ارزش و افزایش ثروت سهامداران در بلندمدت ازجمله اهداف شرکتها به شمار میرود. حداکثر کردن ارزش شرکتها مستلزم اجرای پروژههای سودآور توسط آنها میباشد. اجرای پروژههای سودآور نیز مستلزم تأمین مالی میباشد. انتخاب نوع تأمین مالی اعم از انتشار سهام جدید یا انتشار اوراق قرضه یا گرفتن وام بر ساختار مطلوب سرمایه و ساختار سرمایه نیز بر ارزش کل شرکت تأثیر میگذارد (منصوری و همکاران، 1396).
[1]. Beryl and Myers