مبانی نظری حمایت سازمانی درک شده

امروزه ﺣﻮزه ﻫﺎی ﭘﮋوﻫﺸﻲ ﺟﺪﻳﺪی در ﺗﺤﻘﻴﻘﺎت ﺳﺎزﻣﺎﻧﻲ ﻣﻄﺮح ﮔﺮدﻳﺪه و ﺑﺎ ﮔﺬﺷﺖ زﻣﺎن ﻛﻮﺗﺎﻫﻲ آﻧﻬﺎ، ﺟﺎﻳﮕﺎﻫﻲ ﻣﻬﻢ در ادﺑﻴﺎت ﻧﻈﺮﻳﺎت ﺳﺎزﻣﺎﻧﻲ ﺑﺮای ﺧﻮد اﻳﺠﺎد ﻧﻤﻮده اﻧﺪ ﻛﻪ از ﻣﻴﺎن آنها، ﻣﻮﺿﻮﻋﺎﺗﻲ ﻫﻢ ﭼﻮن ﻋﺪاﻟﺖ ﺳﺎزﻣﺎﻧﻲ، اﻋﺘﻤﺎدﺳﺎزﻣﺎﻧﻲ، رﻓﺘﺎرﺷﻬﺮوﻧﺪی ﺳﺎزﻣﺎﻧﻲ، ﻋﺰت ﻧﻔﺲ ﺳﺎزﻣﺎﻧﻲ، ﺷﻨﺎﺳﺎﻳﻲ و ﻫﻮﻳﺖ ﺳﺎزﻣﺎﻧﻲ و ﺣﻤﺎﻳﺖ ﺳﺎزﻣﺎﻧﻲ را می‌ﺗﻮان اﺷﺎره ﻧﻤﻮد (رودز، ایزنبرگر و آرملی[1]، 2001). رﻓﺘﺎرﻫﺎی ﺣﻤﺎﻳﺖ ﻛﻨﻨﺪه رﻫﺒﺮان وﻫﻢ ﭼﻨﻴﻦ ﺟﻮﺳﺎزﻣﺎﻧﻲ، می‌ﺗﻮاﻧﺪ ﻣﻮﺟﺒﺎت ﻓﺮاﻫﻢ آوردن ﺣﻤﺎﻳﺖ ﺳﺎزﻣﺎﻧﻲ ادراک ﺷﺪه ﺷﻮدﻛﻪ ﻣﻨﻈﻮر از ﺳﺎزﻣﺎﻧﻲ، ﺣﻤﺎﻳﺖ و اﺣﺴﺎس ﺑﺎورﻫﺎی ﺗﻌﻤﻴﻢ ﻳﺎﻓﺘﻪ اﻓﺮاد در اﻳﻦ راﺳﺘﺎﺳﺖ ﻛﻪ ﺳﺎزﻣﺎن ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻫﻤﻜﺎری و ﻣﺴﺎﻋﺪت و ﺣﻤﺎﻳﺖ اﻋﻀﺎی ﺧﻮد ارزش ﻗﺎﻳﻞ و ﻧﮕﺮان و دﻟﻮاﭘﺲ ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﻲ آﻳﻨﺪه آﻧﻬﺎﺳﺖ (آلن و شانوک[2]، 2013).

مطالعات انجام گرفته در داخل کشور

صفرپور دهکردی، جعفری و قورچیان (1397) به بررسی نقش حمایت سازمانی درک شده، رهبری خدمتگزار و هویت سازمانی در پیش‌بینی اشتیاق کاری اعضای هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی استان فارس به تعداد 610 نفر پرداختند. یافته‌ها نشان داد حمایت سازمانی درک شده، رهبری خدمتگزار و هویت سازمانی با اشتیاق کاری اعضای هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی رابطه مثبت و معنی‌دار داشتند.


[1]. Rhoades, Eisenberger & Armeli

[2]. Allen & Shanock