
برای دستیابی به تعریف سبک زندگی اسلامی باید به دو مطلب توجه داشت:
الف) سبک زندگی اسلامی پیوند منسجم و محکمی با مجموعه معارف اسلامیدارد و به تعبیر دیگر سبک زندگی اسلامی سیمای طبیعی باورها و ارزشهای وحیانی است. علامه طباطبایی در تبیین پیوند منظومهای معارف با سنتها و رسوم اجتماعی مینویسد: سنتهای اجتماعی به معنای رسوم و قوانین معمول در جوامع بشری از باورهای هستی شناسانه آنان نشئت میگیرد و اختلاف سنتهای معمول در مجتمعات بشری ریشه در مذاهب مختلف دارد و گوناگونی صورتهای زندگی (سبک زندگی) نیز ناشی از گوناگونی اصول اعتقادی جوامع بشری درباره حقیقت عالم است. از نگاه ایشان افزون بر منظومهای بودن باورهای اعتقادی، اخلاقی و فقهی قرآن و اینکه زیربنای همه آنها توحيد است، عنوان شجره طیبه در قرآن از انسجام ناگسستنی میان معارف اسلامی خبر میدهد که غفلت از آن فهم ثمربخش دین را سلب میکند. ایشان در تبیین آیه ۲۴ سوره ابراهیم یادآور میشود همه اعتقادات حق متفرع از اصل توحید است و اخلاق کمال بخش از آن میروید و اعمال شایسته نیز از آن سرچشمه میگیرد.
ب) از سوی دیگر معارف اسلامی ناظر به دو ساحت اجتماع و افراد جامعه است و در جهانبینی اسلامی چنانچه تکتک افراد از هویت مستقل برخوردارند، جامعه نیز از هویت مستقل برخوردار است. از نظر علامه طباطبایی از منظر اسلام مجتمع بشری نفسیت و استقلال وجودی دارد و برای آن احکام مالی، نظامها و قوانین خاصی جعل شده است (یوسفی مقدم، 1400).
سبک زندگی اسلامی، یعنی برخورداری از حیات طیبه، مشروط به متخلق شدن به ادب و آداب توحیدی. درواقع جوهره تعریف سبک زندگی اسلامی در انجام دادن مجموعهای از رفتارها مبتنی بر اسلام و آموزههای اسلامی است. زندگی انسان در سبک زندگی اسلامی، زندگی دنیایی و آخرتی است؛ به این معنا که دنیا و آخرت را در کنار یکدیگر دارد و این دو مکمل یکدیگرند (موحد، عباسی و اکبرزاده، 1399)، لذا غایت آموزههای دینی در سبک زندگی اسلامی، رهایی از سبک زندگی غیر اسلامی و رسیدن به حیات طیبه است. آنچه سبک زندگی اسلامی و سایر سبکهای زندگی را از هم متمایز میکند، چهارچوب کلی سبک زندگی انسانی است که آدمی بر اساس آن، مسیر خویش به سوی هدف نهایی و سعادت پایدار را تعقیب مینماید. درواقع این چهارچوب کلی از سوی پروردگار ترسیم شده که خالق آدم و آگاه به ابعاد وجودی او است و از آنجا که خداوند کریم، مدون این سبک زندگی و آگاه به راز و رمزهای درونی او و واقف به نیازها و خواستههای او است، پس حکمت خداوند حکیم اقتضا میکند که نیازهای انسان در تمام ابعاد در این سبک زندگی لحاظ شده باشد. ازاینرو، سبک زندگی در دیدگاه اسلام زمینهساز اهداف و راه و روش بشر در زندگی به شمار میآید (سلمآبادی و همکاران، ۱۳۹۴). مفهوم سبک زندگی اسلامی با مفهوم سبک زندگی که آدلر بیان میکند، شباهتهایی دارد. بعضی از این شباهتها شامل.1 توجه به ارزشها؛.2 کلنگری؛ 3. غایبگرایی؛.4 جهتیابی فردی؛.5 خود خلاق و... است (عسکری، منظری توکلی، منظری توکلی و زینالدینی میمند، 1399).