مبانی نظری وابستگی به شبکه های اجتماعی

شبکه­ های اجتماعی، گروهی از برنامه­ های مبتنی بر اینترنت هستند که به کاربران اجازه می­دهند تا با برقراری تعامل با افراد دیگر، ایجاد محتوا کنند و آن را به ­اشتراک بگذارند (دِورایس[1] و همکاران، 2017). از مثال­های مهم شبکه­ های اجتماعی می­توان به سایت­هایی مانند فیس­بوک و توئیتر اشاره نمود. در اوایل سال 2016، تعداد کاربران فعال شبکه اجتماعی فیس­بوک بیش­از 1.6 میلیارد نفر و تعداد کاربران فعال شبکه توئیتر بالغ بر 310 میلیون نفر در سراسر جهان بوده است (استاتیستا[2]، 2016 ؛ توئیتر[3]، 2016). با افزودن به دموکراتیک شدن تجملات، رشد رسانه­ های اجتماعی راه­های جدیدی را در اختیار مصرف­کنندگان قرار داده است تا اطلاعاتی در مورد زندگی روزمره خود از جمله تجارب مصرف خود به اشتراک بگذارند. جای تعجب نیست که تحقیقات اخیر درباره رسانه­ های اجتماعی بر صفحات برند و جوامع برند متمرکز شده است (فرناندز و کاسترو[4]، 2020؛ کومار[5]، 2021؛ پالازون[6] و همکاران، 2019). رسانه­ های اجتماعی یک جامعه تخصصی و غیرجغرافیایی خاص است که براساس شبکه­ای از روابط اجتماعی بین طرفداران یک برند شکل می­گیرد به طور کلی، رسانه ­های اجتماعی را می­توان به دو شکل مختلف دسته­بندی کرد: آغاز شده توسط مصرف­ کننده و آغاز شده توسط شرکت (باودن و میرزایی[7]، 2020؛ دسرت[8] و همکاران، 2019).

اصطلاح «رسانه ­های اجتماعی» نخستین بار توسط کریس شیپلی[9]، در جولای 2006 به ­کار گرفته شد. کریس شیپلی مؤسس و مدیر پژوهش جهانی گروه گایدوایر اغلب به­ عنوان اولین نفری شناخته می­شود که از واژه امروزی «رسانه اجتماعی»، استفاده کرد. شیپلی و گروه گایدوایر اعتقاد دارند اصطلاح رسانه اجتماعی هدایت­ کننده رویدادهای آتی برای گفت­وگو است، رویدادی که بحث درباره آن در وبلاگ­ نویسی، ویکی، شبکه اجتماعی و فناوری­های مرتبط با فروم­ها یا گرده مایی­های رسانه­ های مشارکتی به­کارگرفته می­شود (سجادی­جاغرق و همکاران، 1394).

شبکه ­های اجتماعی درمیان کاربردهای زیادی که دارند، دنبال کردن و برقراری تعامل با برندها را برای مشتریان تسهیل می­بخشند. برای مثال، بیش­از 50 % کاربران شبکه­ های اجتماعی برندهایی را در رسانه­ ها دنبال می­کنند. علیرغم بسیاری از فعالیت­هایی که مشتریان ممکن است در رابطه با برند یا کالاهای خاص در شبکه­ های اجتماعی انجام دهند، تنها بعضی از آن­ها با شرکت­های بزرگ درارتباط هستند. برندها برای مشتریان مهم و بااهمیت هستند زیرا می­توانند مزیت­های احساسی  و همچنین مزیت­های نمادین مانند خودکفایی و خود اعتبارسنجی را ارائه کنند. در گذشته، بازاریابان برند و نام تجاری به­دنبال این بودند تا مشتریان خود را با تاکتیک­هایی مانند تبلیغات و شناسایی مشتریان ترغیب کنند. ولی امروزه در عصر اینترنت و فناوری تلفن­همراه، شبکه­های اجتماعی به قدرتمندترین ابزار بازاریابی برند تبدیل شده­اند (دِ ورایس و همکاران، 2012). درحال حاضر بسیاری از برندها از جمله فیس­بوک، اسنپ­چت و توئیتر در سایت­های شبکه­های اجتماعی دارای صفحات مخصوص به برند خود می­باشند. بیش از 2000 صفحات برند نیز با بالغ بر یک میلیون دنبال­کننده تنها در شبکه اجتماعی فیس­بوک وجود دارد. برخلاف، رسانه­های قدیمی، مشتریان در وب­سایت­های شبکه ­های اجتماعی بسیار فعال می­باشند. آن­ها می­توانند نقش مهمی را به ­عنوان سازندگان پیام و تبلیغات برند ایفا کنند. رفتارهای حمایت از رسانه­های اجتماعی باعث اعتبارسازی و تقویت پیام و تبلیغات برند می­گردد (کیم[10] و همکاران، 2014). درنتیجه رفتارهای حمایت از رسانه­های اجتماعی به­منظور دستیابی به مشتریان جدید، برقراری تعامل با دنبال­کنندگان برند، ترویج وفاداری به برند و ترویج و افزایش محصولات جدید برای بازاریابان حائز اهمیت هستند (گو[11] و همکاران، 2013). تکثیر و افزایش شبکه­های اجتماعی باعث ایجاد عصر جدیدی برای شرکت­ها و برندها شده است و آن­ها را به جستجوی راه­های تعاملی برای دسترسی و تشویق مشتریان مجبور می­کند. پژوهشگراني كه درزمینۀ مصرف­كنندگان مطالعه كرده­اند، به اين نتيجه دست‌یافته‌اند شركت­هايي كه داراي برندهاي قوي و شخصيت برند مثبت هستند، منافع بي­شماري براي خود به ارمغان مي­آورند. به­طور کلی، رسانه ­های اجتماعی اینترنتی، نسل جدیدی از ابزارهای اینترنتی هستند که امکانات بیش­تری را برای روابط متقابل، مذاکره، گفت­وگو و به ­طورکلی ارتباط دوسویه فراهم آورده است، به­ گونه ­ای که مفهوم وب، ناظر به شکل­ گیری رسانه­ های اجتماعی اینترنتی و اینترنت محاوره­ای هستند که امکان برقراری ارتباطات چندسویه میان کاربران شبکه جهانی را فراهم کرده­ اند (باقری و همکاران، 1396).

به طور کلی، افزایش استفاده روزانه از رسانه های اجتماعی در سراسر جهان، سهولت ارتباط را افزایش داده است زیرا مصرف­ کنندگان به رسانه­ های اجتماعی می­روند تا محتوای تولید شده توسط کاربر را در شبکه­ های رسانه­ های اجتماعی ترجیحی خود به اشتراک بگذارند که اهمیت رسانه ­های اجتماعی را برای ارتباطات برند تقویت می­کند (ماندلر[12] و همکاران، 2020؛ پنتینا[13] و همکاران، 2018) و پیش­بینی کننده اصلی روابط قوی مصرف­کننده –مصرف­کننده و مصرف­کننده –برند/شرکت می­باشد (چئونگ[14] و همکاران، 2021).

 


[1]. De Vries

[2]. Statista

[3]. Twitter

[4] . Fernandes & Castro

[5] . Kumar

[6] . Palazon

[7] . Bowden & Mirzaei

[8] . Dessart

[9]. Chris Shipley

[10]. Kim

[11]. Gho

[12] . Mandler

[13] . Pentina

[14] . Cheung