مبانی نظری ویژگی های شخصیتی مشتری

شخصیت دارای حوزه وسیعی است که دارای مسائل بسیار پیچیده و جنبه ­های گوناگون است. برای شناخت شخصیت انسان تلاش­های زیادی صورت گرفته است که برخی از آن­ها عملی، برخی خرافی و برخی دیگر علمی و معتبر بوده است. به طور معمول، شخصیت معنای متفاوتی دارد. وقتی گفته می­شود شخصی دارای شخصیت است، یعنی دارای خواصی است که می­تواند بر دیگران تأثیر بگذارد یا از فضل و متانت خاصی برخوردار است. به ­طور کلی به­ عنوان «شخصیت» به همین ترتیب بی­شخصیت بودن به­معنای داشتن خواص منفی است. واژه سلبریتی و شایستگی در زمینه­هایی مانند سیاسی، علمی، هنری، چهره ­ها و غیره تعریف و استفاده می­شود. شخصیت یک «مفهوم انتزاعی» ست که به معنای چیزی شبیه انرژی در فیزیک است که قابل مشاهده نیست، اما می­تواند از طریق ترکیبی از رفتار، افکار، انگیزه، هیجان و غیره به­دست آید. شخصیت باعث تفاوت بین افراد (انسان) می­شود. اما این تفاوت ها فقط در«ویژگی­ها» خاص است. به­ عبارت دیگر، در بسیاری از ویژگی­های شخصیتی، افراد به یکدیگر شبیه هستند، بنابراین می­توان شخصیت را این­گونه در نظر گرفت که«چقدر آدمها با هم تفاوت دارند؟» و «در چه زمینه­ای شبیه یکدیگرند». این تنوع به­دلیل تفاوت در دیدگاه­های «تعریف و بینش انسان و ماهیت او»است. هرجامعه ­ای برای این­که بتواند در یک فرهنگ معین زندگی کند و با موفقیت در تعامل باشد، تیپ­های شخصیتی خاصی را پرورش می­دهد که متناسب با فرهنگ آن باشد. در­حالی­که برخی از تجربه­های مشابه در بین همه فرهنگ­ها وجود دارد، بعید نیست که تجارب خاص یک فرهنگ در دسترس فرهنگ­های دیگر باشد (پیرمن[1]، 2009). درمورد شخصیت انسان بین متخصصان روان­شناسی و رفتار انسانی و جامعه شناسان اختلاف نظرهای زیادی وجود دارد. موضوعاتی مانند خودمختاری، استقلال فردی، فردگرایی، جمع­گرایی انسان نیاز به تعامل با یکدیگر و داشتن استقلال از خود دارند که نشان­دهنده تفاوت بین بینش علوم­اجتماعی و رفتار انسان در مورد شخصیت است. پیروان تمهیدات فرهنگ اجتماعی، روان­شناسی شخصی، روان­شناسی اجتماعی و امثال آن، در مورد اصالت شخصیت، شکل­گیری و کاربرد آن بحث­های زیادی دارند. بنابراین، نمی­توانیم تعریف واحدی از شخصیت ارائه دهیم که مورد قبول همه نظریه­ پردازان باشد، اما در یک تعریف ساده، شخصیت بیانگر انواع فردی است. مقامات در زمینه­ های روان­شناسی و شخصیت، تعاریف جایگزینی برای واژه «شخصیت» ارائه کرده­اند. براساس ریشه­ شناسی آن، گفته می­شود که کلمه «شخصیت» در واقع ریشه در کلمه لاتین «Persona» دارد که به معنای نقابی است که بازیگران تئاتر در یونان و روم باستان بر صورت خود می­زدند. این تعبیر حاکی از آن است که شخصیت هر فردی نقابی بر چهره او به­عنوان وجه­تمایز از دیگران است.درواقع شخصیت را می­توان به­عنوان الگوهای رفتاری و شیوه­های تفکری تعریف نمود که تعیین می­کند فرد چگونه خود را با محیط سازگار می­کند، درحالی­که برخی بین «شخصیت» و«ویژگی­های پایدار فرد» رابطه برقرار می­کنند و آن را مجموعه ­ای از ویژگی­ها تعریف می­کنند. شخصیت به ویژگی­ها و خصوصیاتی اطلاق می­شود که نشان­دهنده رفتار یک فرد است، از جمله افکار، احساسات، ادراک از تصویرخود، ایده ­ها، روش تفکر و بسیاری از عادات (نعمتی و وزیرزنجانی[2]، 2015).

 


[1] . Pearman

[2] . Nemati & Vazirzanjani