مبانی نظری سبک رهبری خدمتگزار

رهبران به عنوان منابع ارزشمند تفسیر شده‌اند که در موفقیت سازمان تاثیر‌گذار هستند. یک مفهوم سازی مدرن، رهبری را چیزی می بیند که به وسیله همه استفاده می شود اما در سطوح مختلف، مدل رهبری اغلب به عنوان رهبری مشترک با توزیع شده توصیف می شود و به ویژه جایی که وظایف پیچیده تر و مستقل ترند مناسبتر است، مانند شرکت مخابرات ایران. برنامه ریزی منابع انسانی مبتنی بر شایستگی برای سازمان هایی که اکثر افراد آن، حرفه ای، فنی و مدیر هستند کاربرد دارد و توصیه می شود؛ در سازمان ها و بخش هایی که در آن تیم هایی برای حل مسائل مهم و پیچیده تشکیل می شود، رویکرد مبتنی بر شایستگی برای نتایج بلند مدت بسیار سودمند است. در سازمان هایی که دارای ساختار ماتریسی هستند، استفاده از رویکرد مبتنی بر شایستگی سودمند به نظر می رسد؛ همچنین در سازمان هایی که روی بعضی از مهارت ها و شایستگی ها مانند مهارت های بین فردی و انگیزه دستیابی تمرکز کرده اند به نظر می رسد رویکرد مبتنی بر شایستگی سودمند باشد. سازمانی را نمی توان یافت که رشدی مستمر و موفقیتی پایدار را تجربه کرده باشد مگر آنکه توسط مدیر یا تیمی از مدیران و رهبران شایسته و کارآمد اداره و هدایت شده باشد (بیلینگز[1] و همکاران، 2019).

مهم­ترین ویژگی عصر کنونی عدم اطمینان، پیچیدگی، جهانی­سازي و تغییرات فزاینده تکنولوژیکی است. موفقیت در چنین شرایطی، مستلزم تغییر در فعالیت­ها و وظایف سازمانی و چگونگی اداره و به­ویژه رهبري سازمان­هاست؛ بنابراین سازمان­هاي موفق به رهبرانی نیازمندند که با ژرف­نگري، مسیر آینده سازمان را مشخص سازند، افراد را به آن مسیر هدایت کنند و انگیزه ایجاد تحول را در کارکنان به وجود آورند. رهبران تحول­آفرین با خلق ایده­ها و چشم­اندازهاي جدید، مسیر تازه­اي از رشد و شکوفایی را فرا­روي سازمان‌ها قرار می­دهند و نوید بهبود عملکرد سازمان‌ها و کسب مزیت رقابتی خواهند داد (رستگار و مقصودي، 1395).

رابرت گرين ليف[2] براي نخستين بار مفهوم رهبري خدمتگزار را در ميان تئوري پردازهاي مدرن مديريت بيان نمود. مفهوم رهبري خدمتگزار را در سال 1987 بنا نهاد. بر اساس گفته گرين ليف، رهبر بايد در ابتدا نيازهاي ديگران را موردتوجه قرار دهد (یانگ[3] و همکاران، 2019). علاوه بر گرين ليف، نويسندگان ديگري رهبري خدمتگزار را تئوري معتبر و مدرن در زمينه رهبري سازمان ذکر کرده‌اند. رهبري خدمتگزار برابري انسان‌ها را ارج نهاده و در سازمان به دنبال توسعه فردي اعضاي سازمان می‌گردد. بنابراين رهبري خدمتگزار عبارت است از درک و عمل رهبر به‌گونه‌ای که منافع ديگران را بر تمايل و علاقه شخصي خويش مرجح می‌داند. بنابراين در رهبري خدمتگزار، رهبر بايد يک مجموعه از ذهنياتي که مبتني بر ارزش دادن به افراد و توجه به افراد است را داشته باشد. تمرکز رهبر در اين سبک رهبري بر افراد و پيروان است و رهبر بايد علائق شخصي خويش را زير پا بگذارد (یانگ و همکاران، 2020).

 


[1]. Billings

[2] . Robert Greenleaf

 

[3] . Yang