مبانی نظری گشودگی به تجربه

شخصيت مفهومی بنيادين در روان شناسی است. اساس بسياری از نظريه های آسيب شناسی را شخصيت تشكيل می دهد و آنچه مسلم است بدون آگاهی از نظريه های شخصيت پرداختن به روان درمانی ممكن نيست. شخصيت از واژه لاتين پرسونا[1] گرفته شده و به نقابی كه هنرپيشه ها در نمايش بكار می برند اشاره دارد. به سادگی می توان فهميد كه اين نقاب به ظاهر بيرونی و علنی كه به افراد اطراف خود نشان می دهند اشاره دارد. بنابراين بر اساس ريشه كلمه شخصيت شايد نتيجه بگيريم كه شخصيت شامل ويژگی های بيرونی و قابل رويت است يعنی جنبه هايی از ما كه توسط ديگران قابل ديدن است. اما آنچه مسلم است منظور ما از آن خصوصياتی است كه ممكن است قابل رويت نباشد (صفاری نيا، 1397).

حوزه شخصيت از جنبه علمی به سال 1937 زمانی كه گوردون آلپورت[2] كتاب شخصيت را منتشر كرد برمی‌گردد، استاگنر[3] کتاب روان شناسی شخصيت و هنری موری[4] (1938) كتاب اكتشافاتی در شخصيت را همزمان به چاپ رساندند. اين پيشرفت‌ها بر پايه مطالعات فلسفی و روان پزشكی و همچنين روانشناختی قبلی در امريكا مثل ويليام جيمز[5] و در اروپا مثل زيگموند فرويد[6]، پیر جنت[7]، كورت لوين[8] و بسياری ديگر بنا نهاده شد (سربازان، 1402).

شخصیت هر انسان تعیین کننده میزان موفقیت و خشنودی او از زندگی است؛ در واقع شخصیت می‌تواند امکان پیش‌بینی آنچه را فراهم کند که شخص در موقعیتی خاص انجام خواهد داد. پس می‌توان گفت وضعیت سلامت کلی فرد تحت تأثیر شخصیت خود و اطرافیانی است که با وی در تعامل هستند (بهادری جهرمی و همکاران، 1403). شخصیت اصلی‌ترین ساختار روانشناختی و مجموعه‌ای سازمان یافته و منحصر به فرد از ابعاد نسبتاً ثابت و پایدار است که به تمایز افراد از یکدیگر کمک می‌کند. ابعاد شخصیت از طریق اثرگذاری بر تفسیر فرد از رویدادهای محیطی، فرآیند انطباق و سلامت روان شناختی و جسمی را تخریب یا تسهیل می‌کند. شخصیت عبارت است از مجموعه‌ای از صفات و سازوکارهای روانشناختی در درون یک فرد که سازمان یافته و نسبتاً پایدارند و تعاملات و سازگاری‌های او را با محیط روانی، فیزیکی و اجتماعی‌اش متاثر می‌سازد (صباغ و همکاران، 1404).

 


[1] Persona

[2] Gordon Allport

[3] Stagner

[4] Henry Murray

[5] William James

[6] Sigmund Freud

[7] Pierre Janet

[8] Kurt Lewin