مبانی نظری پایبندی مذهبی

مذهب یکی از ابعاد مهم زندگی انسان و منبع مهمی برای هویت و معنابخشی در جهان متجدد و آشفته به شمار می‌رود. جانستون[1] و همکاران (2020) مذهب را به سه عنوان تشریفات رفتاری، فرایند اجتماعی و فرایند شناختی تعریف می‌کنند که از هر سه منظر با سلامتی رابطه دارند. مذهبی بودن به درجه یا میزانی اشاره دارد که هر فرد به نهادینه‌سازی تعالیمی خاص در حدود واقعیت غایی می پردازد (تکریمی و مطهرنژاد، 1403).

دین یک نظام اعتقادی است که پیروان خود را با هم پیوند می‌دهد و بین آنها همبستگی نزدیکی پدید می‌آورد (ویلارد و نورنزادیان[2]، 2017). دین نظام اعتقادی سازمان یافته ای است که با مجموعه ای از آیین ها و اعمال تعیین کننده، شیوه پاسخ دهی افراد به تجارب زندگی را مشخص می‌کند و مذهب یکی از مهم ترین عواملی است که به تجارب، رفتارها و ارزش‌های انسان معنا و ساختار می‌دهد (سان[3] و همکاران، 2018).

دین و مذهب یکی از مهم ترین و اساسی ترین نهادهایی است که جامعه بشری از گذشته تاکنون به خود دیده، به طوری که هیچگاه بشر خارج از این پدیده زیست نکرده و دامن از آن بر نکشیده است. دین و مذهب به مثابه عمیق ترین منبعی است که موجودیت انسان در آن پرورش یافته و تمام ابعاد آن از جمله وحدت انسان به خداوند، بدان وابسته است. بنا به گفته کارل لایل، مذهب هر فرد واقعیت وجودی انسانی را مشخص می‌کند و بر جنبه ملی هویت ملی او نیز تأثیر دارد. اعتقادات مذهبی با سرنوشت انسان پیوند می خورند و جوشش‌های این عقاید در قلب انسان، اصول دیگر زندگی انسان را عمیقاً تحت تأثیر قرار می دهد (موحد و همکاران، 1402).

پایبندی مذهبی، سازه‌ای ناظر بر پذیرش شناختی، هیجانی و رفتاری نسبت به مذهب است. پایبندی مذهبی می‌تواند نگرش فرد نسبت به دنیا را تغییر داده، توانایی تطابق با شرایط ناگوار، استرس‌زا و پیش‌بینی‌ناپذیر را در وی افزایش دهد. پایبندی به ارزش‌ها و آموزه‌های دینی مبتنی بر ویژگی‌ها و نیازهای فطری، تأمین کننده‌ی آرامش، سلامت روان، بهزیستی و شادکامی دینداران است (کرمی و همکاران، 1401).

مذهب زیرشاخه دین به این معنا است که در میان پیروان یک دین به دلیل اندیشه های خاص یا برداشت و تفسیر خاص گروهی خود را از دیگران جدا می کنند، بنابراین پایبندی مذهبی ناظر به پذیرش شناختی، هیجانی و رفتاری انسان نسبت به مذهب می باشد (وحدانی فرحی، 1402). افرادی که پایبندی مذهبی بیشتری دارند، بیشتر به معیارهای مذهبی نزدیکتر هستند (رسولیان و دشت بزرگی، 1397).

 


[1]Johnstone

[2] Willard & Norenzayan

[3] Sun