مبانی نظری اعتماد به برند

هنگامی که سازمان‌ها، کارکنان و مشتریان خود را در اولویت قرار می دهند، کارکنان و مشتریان به سازمان اعتماد کرده، وفادار شده و سودآوری افزایش و موفقیت آن‌ها ادامه می یابد (پرهیزی گشتی، 1394). اعتماد یکی از مفاهیم زیربنایی برای انجام معاملات و مبادلات در هر دوره‌ای از تاریخ کسب و کار بوده است. امروزه با تقویت مفاهیمی چون ارتباطات بلندمدت با شرکای تجاری، مشتریان و رقبا، جامعه اطلاعاتی و اقتصاد مبتنی بر خدمات، این مفهوم از اهمیت بیشتری برخوردار شده است. ارائه تعریف دقیق از اعتماد دشوار است. مطابق تعریف واژه نامه انگلیسی آکسفورد، اعتماد یعنی "توانایی اتکا و میزان راحتی پذیرش صفتی از یک شخص یا یک چیز و یا درستی یک عبارت می باشد" اختلاف نظر در تعریف اعتماد و نیز چندگانگی آن می‌تواند ناشی از دو دلیل باشد: اول، این که اعتماد مفهومی انتزاعی بوده و گاهی اوقات با مفاهیمی چون اعتبار، قابل اتکا بودن و راحتی مترادف گرفته می‌شود. دوم، این که اعتماد مفهومی چند وجهی بوده و دارای ابعاد مختلف حسی و رفتاری می‌باشد (سپهری و اسدی، 1395).

در سراسر مبادلات و روابط اجتماعی، اعتماد همچون روان کننده‌ای، چرخ‌های کنش اجتماعی است که هزینه مذاکرات و مبادلات را به حداقل می رساند. در نهایت این که در محیط‌های کسب و کار امروزی به طور طبیعی کاربران و محیط طبیعی سیستم‌هایی را می‌پذیرند که از قابلیت اتکا و اعتماد بالایی برخوردار باشد (مدهوشی و صفاری‌نژاد، 1394).

 

همچنین می توانید از محصولات مشابه زیر دیدن فرمائید:

مبانی نظری تمایل به اعتماد

مبانی نظری اعتماد به تامین کننده

مبانی نظری اعتماد مشتری