مبانی نظری اختلال طیف اتیسم

در سال 1990، اتیسم برای اولین بار به­عنوان ناتوانی طبقه­بندی شد. اختلالات طیف اتیسم یک بیماری پیچیده و بسیار ارثی است که توسط افراد دارای ترکیبی از اختلالات رفتاری و شناختی مشخص می­شود. اینها شامل اختلال یا کاهش مهارت­های ارتباطی اجتماعی، رفتارهای تکراری و پردازش حسی یا علایق محدود می­شود (هوآنگ[1] و همکاران، 2019). روانپزشک سوئیسی یوگن بلولر برای اولین بار در سال 1908 اصطلاح اتیسم را برای توصیف علائم مرتبط با اسکیزوفرنی شدید، توهمات و خیال­پردازی ناخودآگاه در نوزادان ابداع کرد.

از آن زمان، طبقه­بندی، تشخیص و معنای اتیسم به­طور اساسی تغییر کرده است. بین دهه 1940 و 1980، اختلال طیف اتیسم به عنوان ناهنجاری در رشد زبان، نمایش رفتارهای تشریفاتی و اجباری، و اختلال در روابط بین فردی توصیف شد. در دهه 1970، نقایص حسی در دوران نوزادی در کودکان اوتیستیک شناسایی شد و به یکی از ویژگی­های تعیین کننده اختلال طیف اتیسم تبدیل شد (سان[2] و همکاران، 2018).

در سال 1980، نسخه سوم راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی انجمن روانپزشکی آمریکا (DSM)-III، اتیسم را به­عنوان زیر گروهی در طبقه­بندی تشخیصی اختلالات نافذ رشد فهرست کرد تا این دیدگاه را منتقل کند که وجود دارد. اختلالات نافذ رشد شامل چهار دسته بود: اتیسم نوزادی، اختلالات نافذ رشد با شروع دوران کودکی، اتیسم باقیمانده و شکل غیرمعمول (نارزیسی[3] و همکاران، 2018). در این مرحله، به دلیل تحقیقات انجام شده توسط کولوین راتر و همکاران در اوایل دهه 1970، مشخص شد که علائمی که قبلاً توضیح داده شده شبیه اسکیزوفرنی است، جزء اختلال طیف اتیسم نیست. در نتیجه، اسکیزوفرنی دوران کودکی از DSM-III حذف شد (نارزیسی[4] و همکاران، 2018). در دهه 1980، وینگ و گولد کودکان اوتیستیک را با سایر کودکان غیرطبیعی در ارتباطی مستمر قرار داد و اتیسم را به جای روانپریشی به صورت رفتاری مورد بحث قرار داد.

 در سال 1981، وینگ پیشنهاد کرد که اتیسم بخشی از گروه وسیع­تری از شرایط است که دارای اشتراکاتی است، از جمله اختلالات ارتباطی، تخیل و تعاملات اجتماعی. سندرم آسپرگر در نهایت در سال 1994 در DSM-IV گنجانده شد (زاکرمن[5] و همکاران، 2017). در اواسط تا اواخر دهه 1980، آثار سایمون بارون-کوهن، یوتا فریت و آلن لزلی به این فرضیه منجر شد که کودکان اوتیستیک فاقد "نظریه ذهن" هستند، که توانایی نسبت دادن حالات ذهنی به دیگران و خودمان است که یک جزء اساسی تعامل اجتماعی است.

 


[1] Hoang

[2] Sun

[3] Narzisi

[4] Narzisi

[5] Zuckerman