سازمانها صرفنظر از اینکه از رویکردهای یادگیری سیستماتیک استفاده میکنند، یاد میگیرند. بااینحال، این بدان معنا نیست که رویکردها منجر به اثربخشی بالای فرآیندهای سازمانی میشوند. فرآیندهای نامناسب یادگیری ممکن است منجر به پیامدهای گمراهکننده شود؛ بنابراین سازمانها برای دستیابی به توانایی یادگیری سیستماتیک به رویکردهای سیستماتیک بستگی دارند. چنین رویکردهایی را میتوان در رشته یادگیری سازمانی یافت. سازمان یادگیرنده سازمانی است که بهطور مداوم باعث یادگیری اعضای خود میشود. این سازمان برای مقابله و حفظ توان رقابتی در محیط کسبوکار، به وجود آمده است و دارای پنج خصوصیت است: تفکر سیستمی، مهارت شخصی، مدلهای ذهنی، دیدگاه مشترک و یادگیری تیمی (محرابی و همکاران، 1399). یادگیری سازمانی، تأمل در مورد پیامدهای رفتار فردی و سازمانی، درک بهتر محیط سازمانی و تصمیمگیری بهبودیافته را تسهیل میکند (ژنگ[1] و همکاران، 2018). این یک عنصر اصلی است که "نشاندهنده جوهر مزیت رقابتی [سازمانها]" است. علیرغم ارتباط آن با عملکرد، سازمانها به دلیل سردرگمی در مفهوم، همچنان برای اجرای یادگیری سازمانی، میکوشند (باستن و هامان[2]، 2018).
[1] . Zhang
[2] . Basten & Haamann