مبانی نظری فضیلت سازمانی

حرص، حسادت، رشک، تنفر و خشم، همگی می توانند به سهولت باعث تباهی گردند، درحالیکه، عشق، صداقت، دلسوزی، بخشش، گذشت و شادکامی دارای ظرفیت فراوانی هستند که باعث افزایش شایستگی اخلاقی می شوند(طاهری لاری و همکاران، 1395). واژه های اخیر یعنی عشق، صداقت، دلسوزی، بخشش، گذشت و شادکامی، بیش از هر چیز مفهوم فضیلت را به ذهن متبادر می سازند. فضیلت معادل واژه لاتین Virtues است که مترادف با تعالی در نظر گرفته میشود(رگو و همکاران، 2010). در این معنا فضیلت با آرمان سازمانها و اشخاص برای بهترین بودن تداعی شده، ویژگیهای آن منحصر به آدمی بوده و بیانگر حالاتی همچون شکوفایی، وارستگی و سرزندگی است(کامرون و همکاران، 2004). فضیلت همچنین به عنوان درونی کردن اصول اخلاقی برای ایجاد هماهنگی اجتماعی تعریف گشته و اشاره به پیروی از آرمانهای والای انسانی دارد(رگو و همکاران، 2011).

در این زمینه سازمان فضیلت محور به سازمانی اطلاق می گردد که بر اساس شایستگی های اخلاقی شکل میگیرد، مدیران و کارکنان آن، انسانهای فضیلت مداری هستند و ارتباطات و فعل و انفعالات سازمانی بر اساس فضایل اخلاقی تنظیم می گردد(نجفی بیگی و همکاران، 1393). درواقع فضایل سازمانی آن دسته از فضایلی هستند که در فضای سازمان شکل گرفته و به عنوان مایه هویت و افتخار اعضای سازمان محسوب می شوند. به نحوی که اعضای هر سازمانی فضایل آن را به عنوان دلایل ماندگاریشان در آن سازمان تلقی می کنند(بهزادی و همکاران، 1392). کامرون و همکاران(2004) برای فضیلت سازمانی پنج بعد خوشبینی سازمانی، بخشش سازمانی، اعتماد سازمانی، شفقت سازمانی و صداقت سازمانی را در نظر گرفته اند(کامرون و همکاران، 2004). بعد خوش بینی سازمانی به این معنی است که اعضای سازمان بر این عقیده اند که در انجام دادن مطلوب کارها موفق خواهند شد حتی زمانیکه با چالشهای عمده روبرو شوند(بهزادی و همکاران، 1392). بخشش سازمانی به این معناست که اشتباهات غیرعمدی با گذشت روبرو می شوند و به عنوان فرصتهایی برای یادگیری و دستیابی به استانداردهای بالای عملکرد در نظر گرفته میشوند(رگو و همکاران، 2011). بعد اعتماد سازمانی به معنای حاکم بودن احترام و توجه مدیران به کارکنان در سازمان است. درواقع اعتماد سازمانی به این معناست که ادب، نزاکت و احترام بر فضای سازمان حاکم بوده و افراد سازمان به یکدیگر و ازجمله به رهبران، پشتگرم بوده و به آنها اعتماد دارند. بعد شفقت یا همدردی، بیانگر رواج فعالیتهایی از قبیل مراقب یکدیگر بودن و نگران یکدیگر بودن در سازمان است. بر مبنای این بعد، افراد دلواپس یکدیگر بوده و احساس همدردی و مراقبت در فضای سازمان رایج است. درنهایت، صداقت سازمانی به این معناست که درستکاری، رازداری، امانتداری و آبروداری در سراسر فضای سازمان رایج است(درخشان و زندی، 1395).