مفهوم اعتماد و مسائل مربوط به آن در چند سال گذشته به طور فزایندهای محور مطالعه سازمانها گردیده است. امروزه اهمیت اعتماد در سازمانها به خوبی آشکار گردیده است چرا که برقراری ارتباطات و تحقق همکاری میان افراد نیازمند وجود اعتماد است. اهمیت اعتماد به این دلیل است که مدیران به دنبال درک و شناخت چگونگی ایجاد همکاری موثر در سازمانها می باشند. اعتماد عاملی کلیدی است زیرا همکاری را به وجود میآورد. اعتماد مردم بزرگترین سرمایهای است که هر سازمان دارد و این سرمایه بی بدیل به تدریج در گذر زمان و به سختی و با تلاش صادقانه اعضای سازمان و البته حمایت نهادهای نظارتی و فعالیتهای روابط عمومیها به دست میآید (صفوی و همکاران، 1400).
اعتماد قدمتی برابر تاریخ زندگی بشر و آغاز تعاملات اجتماعی میان انسانها دارد. تقریباً تمام جنبههای زندگی انسان مبتنی بر اعتماد است. اعتماد بدون شک، عنصری مهم در زندگی بشر بوده و روابط معنادار میان انسانها به این مفهوم بستگی دارد.
در حال حاضر محققان در عملیاتی کردن این مفهوم دچار مشکل هستند و در ارائه معنایی بنیادی از اعتماد، اختلاف نظر دارند. آنچه که مسلم است اعتماد، با توجه به زمینههای گوناگون تحقیقاتی توسط محققان مختلف به شکلهای متفاوتی مفهوم سازی شده است.
پوتنام[1] به عنوان یکی از صاحبنظران و پیشروان در مباحث سرمایه ی اجتماعی، سرمایه ی اجتماعی را مجموعهای از مفاهیمی چون اعتماد، هنجارها و شبکه ها تعریف کرده است که منجر به ایجاد ارتباط و مشارکت بهینهی اعضای یک اجتماع می شود و در نهایت منابع متقابل اعضای آن جامعه را تامین میکند. همانطور که در تعریف ارائه شده برای سرمایهی اجتماعی دیده می شود اعتماد یکی از ابعاد مهم سرمایهی اجتماعی محسوب میگردد و بر اساس این تئوری، اعتماد منبع اصلی جامعهی مدنی و زمینه ساز تعهد مدنی، تعهد سازمانی و دموکراسی به حساب میآید (نوروزی و سریعالقلم، 1387).
در اکثر تحقیقات ویژگیهای شایستگی؛ خیرخواهی؛ قابلیت پیش بینی و صداقت برای اعتماد متصور شده است، که عبارتند از: شایستگی در حقیقت، باور به تواناییها، مهارتها و تخصصهای طرف مقابل، در یک حوزه معین است؛ به عبارت دیگر ما زمانی طرف مقابل (اعتماد شونده) را شایسته میدانیم که اعتقاد داشته باشیم وی توانایی انجام تکالیف و ارائه خدمات به شکل مورد انتظار را دارد. خیرخواهی باوری است که نشان میدهد طرف مقابل خیرخواه مشتریان بوده، تنها به دنبال سود و منفعت شخصی خود نیست و قابلیت پیش بینی نیز اعتقاد به باثبات بودن رفتار طرف مقابل را مینمایاند. صداقت نیز بیانگر این نکته است که اعتماد کننده اعتقاد دارد که طرف مقابل صادقانه برخورد خواهد نمود و به گروهی از اصول و استانداردها در رفتارش پایبند است (وانگ و اموریان[2]، 2005).
چندگانگی تعاریف اعتماد در متون نظری موضوع، احتمالا ناشی از دو دلیل است، نخست، اعتماد مفهومی انتزاعی است و گاهی با مفاهیمی چون معتبر بودن، قابلیت اعتماد یا اطمینان مترادف گرفته میشود. دوم، اعتماد مفهومی چند وجهی است و ابعاد مختلف ادراکی، حسی و رفتاری دارد (صفوی و همکاران، 1400). در زیر تعدادی از تعاریف بیان شده ارائه می گردد:
فرهنگ اکسفورد اعتماد را به این صورت تعریف کرده است: اطمینان یا اتکا به برخی از ویژگیها یا خصایص یک شخص یا سازمان، پذیرفتن یا اعتبار دادن به شخص یا سازمان بدون بررسی و دریافت شواهد و قراین باور یا اعتماد یا اتکا به صداقت یک فرد یا سازمان، داشتن انتظارات مطمئن نسبت به فرد یا سازمان، صداقت درستی و وفاداری.
فرهنگ وبستر اعتماد را تکیه مطمئن بر افراد و اشیاء و وابستگی مطمئن بر ویژگیها، توانایی ها، قدرت و درستی افراد معرفی میکند (اردلانی، 1395).
مورمان[3] و همکاران، اعتماد را تمایلی به اتکاء به طرفین معاملهای که در آن یک طرف مطمئن است و اعتماد دارد، تعریف میکنند. جانسون[4] اشاره میکند که عنصر کلیدی اعتماد، حدی است که در آن مشتری اعتقاد دارد فروشنده تمایل و انگیزه سودرسانی به او دارد (صفوی و همکاران، 1400).
[1] Putnam
[2] Wang & Emurian
[3] Moorman
[4] Johnson
همچنین می توانید از محصولات مشابه زیر دیدن فرمائید:
مبانی نظری اعتماد به تامین کننده