بینالمللیسازی یک استراتژی کلیدی برای شرکتها به منظور تضمین رقابت بلندمدت و تداوم کسبوکار رای است (دماسیس[1] و همکاران 2018). با این حال، استراتژیهای بینالمللیسازی سطوح بالاتری از ریسک و عدم اطمینان را نیز شامل میشود که پیچیدگی وظایف و هزینهها را افزایش میدهد. از این رو، تعداد مطالعاتی که بر چالشهای پیش روی شرکتا در چارچوب بازار جهانی شده متمرکز شدهاند، به طور قابل توجهی افزایش یافته است (دماسیس و همکاران، 2018) و از حوزه کسب و کارهای کوچک به حوزه تحقیقاتی گستردهتر تجارت بینالمللی فراتر رفته است (آلایو[2] و همکاران 2021؛ دبلیس[3] و همکاران 2021).
با پدیده جهانی شدن، تغییرات مختلفی در اقتصاد بینالمللی و بازارهای جهانی پدید آمده است. چشمانداز بینالمللیسازی به دلیل پیشرفت فناوری، مقرراتزدایی از سیستمهای مالی، جامعه شبکهای و ایجاد ائتلافهای بزرگ بین کشورها از منظری متفاوت ظهور کرده است. بینالمللیسازی معمولاً بهعنوان استراتژی یک شرکت برای گسترش محصولات و خدمات خود در سراسر مرزهای کشورها تعریف میشود. زمینه بینالمللی و چند فرهنگی شرکت را میتوان بین شرکتهای ملی، شرکتهای بینالمللی، شرکتهای چند ملیتی یا شرکتهای جهانی متمایز کرد. دانیلز و رادباگ (2001) تجارت بینالملل را بهعنوان کلیه معاملات تجاری - خصوصی و دولتی - بین دو یا چند کشور در نظر میگیرند. محققان قبلی سعی کردند انگیزههای بینالمللیسازی را توضیح دهند و دیدگاهی منبع محور داشتند که اهمیت جنبههای داخلی سازمان را برجسته میکرد (جین و کیم[4]، 2020). محققان براین باورند که عوامل داخلی مانند منابع دانش، ویژگیهای جمعیتشناختی مدیران و تحمل ریسک مدیریت ارشد بر عملکرد شرکت تأثیر میگذارد. با این حال، محیط خارجی بهطور مساوی بر تصمیمگیری استراتژیک شرکت تأثیر میگذارد. شرکتها عمدتاً در مناطق جغرافیایی نزدیکتر گسترش مییابند. با این وجود، خدمات صادراتی نمیتواند به معیارهای کارایی برسد و نصب یک بخش صادرات برای فروش بدون واسطه ضروری است. با افزایش شبکه صادرات، شرکت باید تصمیم بگیرد که شرکت به کدام شعبهها و شرکتهای تابعه نیاز دارد تا با بازارهای خارجی تعامل مستقیم داشته باشد. به این معنا، یک بنگاه فرآیند فعالیت صادراتی غیرمنظم را آغاز میکند و سپس از طریق نمایندگان مستقل صادرات را انجام میدهد، یک شرکت تابعه فروش خارجی و در نهایت یک شرکت تابعه تولید خارجی ایجاد میکند. این فرآیند با سفارش یک واردکننده بینالمللی آغاز میشود. در صورت موفقیتآمیز بودن این سفارش، صادرات بهعنوان پاسخ به سفارشات جدید واردکنندگان افزایش مییابد. دسترسی به منابع و اطلاعات یکی از عوامل فعالی است که شرکتها را به سمت بینالمللی شدن سوق میدهد. علاوه براین، این گسترش شرکتها را قادر میسازد تا در مورد محیط خارجی، رویههای مختلف تجاری، تکنیکهای جدید و بازیگران کلیدی بیاموزند. علاوه براین، با بهرهبرداری از یک بازار جهانی، یک شرکت میتواند از کاهش مقیاس، بهینهسازی بخشبندی بازار و کاهش برخی هزینهها استفاده کند (جیانگ[5] و همکاران، 2020).
[1] . De Massis
[2] . Alayo
[3] . Debellis
[4] . Jean & Kim
[5] . Jiang