حیات و پویایی هر سازمانی در گرو داشتن نیروی انسانی سالم، متخصص و متعهد با سطحی از عملکرد قابل قبول است، لذا انسان به عنوان با اهمیت ترین سرمایه ی سازمانی، همواره مورد توجه شرکت ها و سازمان های موفق بوده و به همین دلیل، سازوکارهایی برای ارتقا سطح عملکرد و بهره وری افراد طراحی و به مرحله اجرا گذاشته شده است. دستیابی به این مهم امکان پذیر نمی باشد، مگر اینکه سلامت و بهزیستی کارکنان[1] به عنوان مهمترین عامل در حوزه ی بهره وری منابع انسانی مورد توجه قرار گیرد. آگاهی از سطح سلامت و بهزیستی کارکنان می تواند راهی برای بسیاری از مشکلات درون سازمانی باشد. براین اساس می توان یکی از مهم ترین وظایف مشاوران سازمانی را معطوف نمودن توجه سازمان به این امر ابراز نمود. مشاوران سازمانی می توانند از طریق سنجش مستمر سلامت و بهزیستی کارکنان و به تبع آن ارائه راه کارهای اثربخش جهت حفظ و بهبود آن در ارتقا عملکرد کارکنان و در نهایت سازمان کمک رسان باشند (کعب عمیر و همکاران، 1395).
به طور کلی بهزیستی روان شناختی را میتوان به عنوان ارزیابیهای شناختی و مؤثر زندگی تعریف کرد. این ارزیابی علاوه بر قضاوتهای شناختی شامل واکنشهای هیجانی به وقایع و رضایت از زندگی نیز میشود؛ از این رو بهزیستی یک مفهوم کلی است که شامل تجربه هیجانهای خوشایند، سطوح پایین خلق منفی و رضایت بالا از زندگی است بهزیستی تلاش برای کمال در جهت تحقق توانایی های بالقوه واقعی فرد است. در این دیدگاه بهزیستی به معنای تلاش جهت ارتقا است که در تحقق استعدادها و توانایی های فرد نشان داده میشود (فتحی مظفری و علیزاده، ۱۳۹۵).
حیات و پویایی هر سازمانی در گرو داشتن نیروی انسانی سالم متخصص و متعهد با سطحی از عملکرد قابل قبول است؛ لذا انسان به عنوان مهمترین سرمایه سازمانی همواره مورد توجه شرکتها و سازمانهای موفق بوده و به همین دلیل ساز و کارهایی برای ارتقاء سطح عملکرد و بهره وری افراد طراحی و به مرحله اجرا گذاشته شده است (نوری و همکاران، ۱۳۹۵). دستیابی به این مهم ممکن نیست مگر این که سلامت و بهزیستی کارکنان به عنوان مهمترین فاکتور در حوزه بهره وری منابع انسانی مورد توجه ویژه قرار گیرد. آگاه بودن از سطح سلامت و بهزیستی کارکنان میتواند راه گشایی برای بسیاری از مشکلات درون سازمانی باشد. بنابراین میتوان معطوف نمودن توجه سازمان به این امر را یکی از مهمترین وظایف مشاوران سازمانی دانست. مشاوران سازمانی میتوانند از طریق سنجش مستمر سلامت و بهزیسی کارکنان و به تبع آن ارائه راه کارهای اثر بخش جهت حفظ و یا بهبود آن در ارتقاء عملکرد کارکنان و در نهایت سازمان کمک رسان باشند (الیسو همکاران، ۲۰۱۵). بهزیستی کارکنان با مفاهیم همچون بهزیستی عاطفی مرتبط با شغل رضایت از زندگی و سلامت جسمانی است (اشلمان و همکاران، ۲۰۲۰). بهزیستی ذهنی کارکنان برای توسعه قدرت روانی افراد در طراحی و اجرای نوآوریها در محل کار مهم است از بهزیستی به عنوان احساس عمومی شادی یاد میشود (آتوتا و همکاران ، ۲۰۲۰). بهزیستی همچنین به عنوان ارزیابی کلی زندگی فرد به عنوان کیفیت کلی تجربه و عملکرد کارکنان در محل کار شامل رضایت از زندگی و تأثیرات مثبت که بر عملکرد فرد تأثیر گذاشته تعریف شده است (آتوتا و ملیک، ۲۰۱۹) بهزیستی کارکنان یک مفهوم ارتجاعی است که به ارزیابی افراد از زندگی آنها اشاره میکند (بیکر و اورلمانس ۲۰۱1). به عبارتی دیگر در بهزیستی کارکنان همه چیزهایی که برای نحوه تفکر و تجربه ما مهم هستند مورد بررسی قرار میگیرد. در سطح عملیاتی تغییرات در مفهوم سازی نیز مشهود است تصورات قبلی درباره بهزیستی کارکنان به ویژه در سنت روانشناسی منحصراً بر تجربیات احساسی دلپذیر به عنوان ابعاد اساسی بهزیستی کارکنان متمرکز شده است (دینر و همکاران،۲۰۱۰) اگر فرد احساسات مثبت مکرر مانند شادی و شادی و احساسات منفی نادر مانند غم و عصبانیت را تجربه کند در نتیجه بهزیستی کارکنان به عنوان وجود یک اثر مثبت مثبت و عدم وجود یک اثر منفی استفاده میشود (هو و کوواس، ۲۰۲۰).
همچنین می توانید از فایل مشابه زیر دیدت فرمائید:
[1] Employee Well- being