مبانی نظری امنیت عاطفی

امنیت عاطفی حالتی است که در آن شخص از ارضای نیازهای عاطفی خود، به ویژه ارضای نیاز خود به محبوب بودن، احساس اطمینان کند. احساس امنیت عاطفی بستگی دارد به محبت و عطوفت، مقبولیت و ثبات روابط. احساس امنیت عاطفی به توانایی احساس امنیت و اطمینان، زمانی که شخص درگیر یک رابطه صمیمانه با یک شریک عشقی است، اطلاق می‌شود، به این شرط که با اینکه فرد آسیب پذیر است، ترس از پیامد هیجانی منفی تجربه نشود، مهم است که توجه شود که برای شروع فرایند صمیمیت، وجود آسیب‌ پذیری ضروری است و اینکه آسیب‌پذیری در یک بافت آرامش‌بخش و اطمینان‌بخش، فرایند ایجاد احساسات امنیت عاطفی را خلق می‌کند (کردوا[1]،۲۰۰۷؛ به نقل از امیری، 1402).

امنیت عاطفی نشانگر میزان ثبات احساسی یک فرد است. ناامنی احساسی یا به طور ساده‌تر ناامنی، احساس اضطراب یا ناخشنودی کلی است که ممکن است به دلیل درک شخص از آسیب پذیر بودن یا ویژگی‌های منفی خودش به وجود آمده باشد، یا احساس آسیب پذیری یا عدم ثباتی است که تصور یک شخص از خودش را تهدید می‌کند. این مفهوم به انعطاف پذیری روانشناختی مرتبط است زیرا هر دوی آن‌ها اثرات شکست‌ها یا موقعیت‌های دشوار را بر اشخاص بررسی می‌کنند. اما انعطاف پذیری، مقابله‌های کلی فرد را با توجه به وضعیت اقتصادی و اجتماعی او تحت مطالعه قرار می‌دهد، در حالی که امنیت احساسی به طور ویژه اثرات احساسی را بررسی می‌کند. امنیت احساسی می‌تواند به عنوان بخشی از انعطاف پذیری در نظر گرفته شود (همایی، 1403).

 


[1] . Cordova