مبانی نظری رفتار درمانی دیالیکتیکی

رفتاردرمانی دیالکتیکی (DBT)، توسط مارشا لینهان[1](1980)  ابداع شده و به عنوان یکی از رویکرد‌های روان‌درمانی مبتنی بر شواهد [2] مورد استفاده‌ی بسیاری از روان‌درمانگران جهان است. رفتاردرمانی دیالکتیکی در درجه اول برای مداخلات درمانی حوزه‌ی اختلالات شدید عاطفی و رفتاری، به ویژه در افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی (رفتاردرمانی دیالکتیکی) طراحی شد. چارچوب درمانی رفتاردرمانی دیالکتیکی متشکل از علوم رفتاری، ذهن‌آگاهی و فلسفه دیالکتیکی است و رویکرد متعادلی به حساب می‌آید که بر پذیرش و تغییر تأکید دارد(عرب زاده، 1399).

رفتاردرمانی دیالکتیکی  یک مداخله روانی-اجتماعی فشرده، جامع و چندوجهی است که مارشا لینهان آن را در اصل برای درمان افرادی که تمایل به خودکشی دارند یا سابقه‌ی اقدام به خودکشی داشته‌اند، ابداع کرد. رفتاردرمانی دیالکتیکی نشان‌دهنده یک تغییر پارادایم در روان‌درمانی است.  این روش که بر اساس تکنیک‌های شناختی، رفتاری و مبتنی بر ذهن‌آگاهی ساخته شده است، اصول رفتارگرایی و فلسفه ذن‌بودیسم را در چارچوبی از دیالکتیک ترکیب می‌کند. لینهان مدعی است که هدف اصلی این درمان کمک به مراجعان برای ساخت یک زندگی ارزشمند است تا دیگر نیازی به رفتارهای خودکشی نباشد(بوریتز، مک مین، واز و روسمانیره[3]، 2023).

 


[1] . Marsha Linehan

[2] . evidence-based

[3] . Boritz,  McMain,  Vaz,  Rousmaniere