هدف زندگی یکی از مسائل مهم و پرسشهای اساسی انسانها است که از گذشتههای دور تا به امروز مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. هر فرد ممکن است به طور مختلف به این سوال پاسخ دهد و هر فرد میتواند دیدگاه و هدف خاص خود را در زندگی داشته باشد. هدف زندگی برای بسیاری از افراد شامل موارد زیر است:
1. رشد و تکامل شخصی: برخی از افراد هدف زندگی خود را در پیشرفت و تکامل شخصی میبینند. آنها سعی میکنند بهبود خود را در زمینههای مختلف از جمله فرهنگی، روحانی، عقلانی و جسمانی داشته باشند.
2. خدمت به دیگران: برخی از افراد هدف زندگی خود را در خدمت به دیگران و کمک به جامعه میبینند. آنها سعی میکنند با انجام اعمال خیر و کارهای انساندوستانه، به بهبود وضعیت دیگران کمک کنند.
3. دستیابی به خوشبختی و رضایت: برخی از افراد هدف زندگی خود را در دستیابی به خوشبختی، رضایت و آرامش داخلی میبینند. آنها سعی میکنند با شادابی و سعادت داشتن، زندگی خود را پر از لذت و شادمانی کنند.
4. تلاش برای دستیابی به اهداف شخصی: برخی از افراد هدف زندگی خود را در تعیین اهداف شخصی و تلاش برای دستیابی به آنها میبینند. آنها سعی میکنند با تعیین اهداف مشخص و کوشش برای رسیدن به آنها، زندگی خود را پر از احساس معنا و هدف کنند(لئوز و همکاران، 2017).
احساس هدف در زندگی از نظر مفهومی با دیدگاهی از بهزیستی مرتبط است که بر اهمیت زندگی هدفمند در تطابق با ارزشها و پتانسیل عمیق فرد متمرکز است. تحقیقات در بین دانشآموزان مدرسه و دانشگاه به طور مداوم نقش مثبت هدف را در کمک به رشد مثبت، موفقیت تحصیلی، پیشرفت شغلی و رفاه نوجوانان نشان داده است (شارما[1] و همکاران، 2021). ژانگ و همکاران (2020) هدف زندگی را به عنوان یک عامل پیش بینی کننده و محافظ برجسته برای ارتقای بهزیستی روانی دانشجویان نشان داد. بدین ترتیب، نویسندگان به اهمیت مداخلات هدفمند در پیشگیری از رفتارهای خود تخریبی مانند قمار و همچنین اهمیت تقویت بیشتر شکوفایی روانشناختی و سلامت روان دانشآموزان نتیجهگیری کردند. در میان نوجوانان، چن و چنگ (2020) دریافتند که افزایش در توسعه هدف شناسایی شده، رضایت از زندگی را ارتقا می دهد و از افسردگی جلوگیری می کند. علاوه بر این، مطالعات کیفی و ترکیبی نیز نشان دادهاند که بهزیستی افراد بهطور قابلتوجهی تحتتاثیر میزانی است که آنها معتقدند در راستای هدف خود زندگی میکنند (شارما و دآلبا[2]، 2018).
[1] Sharma
[2] Sharma & de Alba