
مفهوم کارآفرینی به عنوان ایجاد سازمان، بخشی از دیدگاه رفتاری یا محیطی به کارآفرینی است و تمرکز آن بر عملکرد کارآفرین است. این دیدگاه، سازمان را به عنوان واحد پایه تحلیل در نظر گرفته و فرد کارآفرین را مسئول انجام فعالیتهای لازم میداند که به سازمان امکان ایجاد شدن را میدهد. آنتنسیک و هریشیک (2004)، معتقدند که کارآفرینی، کسب وکار جدیدی را ایجاد میکند. آنها ادعا کردند که استراتژی کارآفرینی، شامل فعالیتهای نوآورانه دیگری مانند توسعه محصولات جدید، فرآیندها، فناوریها و استراتژیهاست. در مقابل، سانچز و سوریانو (2011)، کارآفرینی را به عنوان «فرآیند افزایش توانایی شرکت برای به دست آوردن و استفاده از مهارتها و تواناییهای نوآورانه اعضای شرکتها» تعریف کردند (قوامی و همکاران، 1398).
کارآفرینی به عنوان شناسایی و بهره برداری از فرصتهایی که قبلا بهرهبرداری نشده اند از طریق خلق منابع جدید یا ترکیب منابع موجود به روشهای جدید برای توسعه و تجاری سازی محصولات جدید، فرستادن به بازرا جدید و یا خدمات به مشتریان جدید اطلاق میشود. کارآفرینی به عنوان موتور محرکه رشد اقتصاد در نظر گرفته میشود و هر قدر فعالیتهای کارآفرینانه در جامعه ای بیشتر باشد، توسعه یافتگی و رشد اقتصادی بالاتری خواهد داشت. کارآفرینی، پایه و اساس اقتصاد موفق و امید برای توسعه سیستمهای اقتصادی است و بسترسازی برای رشد کارآفرینی و فراهم کردن عواملی که منجر به کارآفرینی میشود از ملزومات توسعه یافتگی و رشد اقتصادی در کشور میباشد (ایمانی[1] و همکاران، 2017).
[1] . Imani
همچنین می توانید محصولات مشابه زیر را نیز خریداری کنید:
مبانی نظری عملکرد جهت گیری کارآفرینی