مبانی نظری تعهد صادرات

تعهد صادرات به فعالیت­های صادراتی دارای اثری قوی بر موقعیت صادراتی تولیدکنندگان اشاره دارد که برای اطمینان از حفظ و تداوم عملیات منظم صادراتی، درک نگرش­های خریداران خارجی و انجام فعالیت­های بازاریابی پیشرفته اساسی است، که به منظور ایجاد چنین ظرفیتی، تعهد مدیریت به صادرات اهمیت زیادی دارد. تعهد مدیریت در فعالیت­هایی همچون واحد مجزای صادراتی، کنترل و برنامه­ریزی صادراتی، تحقیقات بازاریابی صادراتی و بازدیدهای منظم از بازارهای صادراتی بازتاب می­شود. از یک سو در پژوهش­هایی، تعهد یک حالت روانی است که در مورد رابطه بین یک شرکت و نیروی کار خود تصمیم می­گیرد. پژوهشگران تعهد را از دو جنبه مختلف نگرشی و رفتاری بررسی کرده ­اند (ناوارو-گارسیا و همکاران، 2016) از دیدگاه نگرشی، تعهد صادراتی را می­توان تمایل مدیر به تخصیص منابع مالی، مدیریتی و انسانی به فعالیت صادراتی دانست (چوگان و ساین، 2015). از طرف دیگر، از دیدگاه رفتاری تعهد صادراتی، تخصیص منابع (انسانی؛ مالی و مدیریتی) موجود شرکت به عملیات تجارت خارجی است (الوطیبی و ژنگ، 2017). از منظر دیگر، هم­ اندازه و هم سرعت رشد صادرات جهانی نیازمند تعهد کاری مدیر بر تخصیص منابع لازم و طراحی راهبردهای موفق در زمینه بازاریابی بین ­المللی است که سبب می­شود شرکت­ها به ایجاد، ارتباط، تحویل و مبادله محصولی بپردازند که ارزش زیادی برای مشتریان داشته باشد. شرکت­هایی که تعهد بیشتری به بازارهای هدف خارجی­شان دارند تمایل بیشتری به تطبیق عناصر بازاریابی­شان با بازار خارجی دارند. وجود معیارهای سنجش برای تعهد هر کسب وکار نیازمند بررسی عواملی همچون وجود واحدهای صادراتی مستقل، ورود به بازارهای خارجی و شاخص انتخاب مشتری، بازدیدهای مستقیم از بازارهای صادراتی، استفاده از تحقیقات بازاریابی صادراتی، برنامه ریزی برای فعالیت­های صادراتی و کنترل آن است. در سال (1996) پژوهش کتسیکس، پیرسی وایونیدیز در یونان به این نتیجه رسید که تعهد مدیریت نسبت به صادرات و محرک­های صادراتی، بر عملکرد صادراتی تاثیر داشته است. کاباران زاده قدیم و عباس زاده (1394) اظهار داشتند مزایای رقابتی و تعهد صادراتی بر عملکرد صادرات تاثیر مستقیم دارند. صابری (1388) در پژوهش خود بیان داشت که تعهد صادراتی بر عملکرد صادراتی و پیشرفت آن نقش به سزایی را بازی می­کند. کوهین و گریگر (2010) دریافتند رابطه مثبتی بین تعهد و عملکرد وجود دارد و از طرفی هس سانگ (2015) و نیز آلیترین و الینا (2016)، به این نتیجه رسیدند که عملکرد و تعهد نقش موثری را در رابطه بین شرکت­ها ایفا می­کنند. تعهد مدیریت شرکت را قادر می­سازد تا بازار بالقوه­ای را در یک محیط جهانی پیدا کرده و توسعه دهد و به دنبال بهبود قابلیت­های تولید در پاسخ به تقاضای بازار با پذیرش تغییراتی در محیط فرهنگی-اجتماعی بین بازار فعلی و بازار جدید فعلی باشد (سراها[1] و همکاران، 2017).

 


[1] . Sraha