تمایل دربرگیرنده همه عوامل انگیزشی است که به رفتار واقعی مشتری منجر میشود و نشاندهنده میزانی است که در آن مشتری تمایل به تلاش نسبت به انجام رفتار دارد (آرین و همکاران، 1397). تمایل، بیانگر نیتها و اراده فردی برای انجام رفتار هدف است. فیشن و آجزن تمایل را تعیین کننده عمل در یک مسیر مشخص تعریف کرده اند (رامایا[1] و همکاران، 2013).
به گفته آژن (1991)، مفروض میرود که نیتها عوامل انگیزشی را که بر رفتار تأثیر میگذارند، در برگیرند؛ آنها نشانهای از این هستند که افراد چقدر مایلند تلاش کنند، چقدر تلاش میکنند تا آن رفتار را انجام دهند. افرادی که قصد بالایی برای یک رفتار دارند، انگیزه بالایی برای درک رفتار مذکور دارند. بنابراین، احتمال قابل توجهی وجود دارد که رفتار محقق شود (فیشبن و آجزن، 2011). اساساً، نیت انگیزه است. فیشبن و آجزن (2011) معنای قصد را به این صورت بیان کردند: نیت رفتاری نشانه هایی از آمادگی فرد برای انجام یک رفتار است. در این مورد آمادگی برای اجرای یک رفتار است. فیشبین و آجزن (2011) نیز بیان کردند که مقاصد میتواند در قالب جملاتی بیان شود مانند من در رفتار خواهم بود ، من قصد دارم در رفتار انجام دهم ، من. میخواهم در این رفتار شرکت کنم، قصد دارم در این رفتار شرکت کنم، و سعی خواهم کرد در این رفتار شرکت کنم . از این توصیف میتوان دریافت که نیت ارتباط تنگاتنگی با تعهد دارد و قولی است که محقق می شود یا در مکان و زمان خاصی وجود دارد (فیشبن و آجزن، 2011). یعنی قصد نیز مربوط به امکان یا احتمال تحقق قول یا قصد است. قصد دارای ویژگیهای مختلفی است که شامل دسترسی به حافظه، اعتماد و ارتباط شخصی یا اهمیت رفتار انجام شده برای فرد میشود (کنی و همکاران، 2019).
قصد خرید را میتوان برای آزمایش اجرای یک کانال توزیع جدید استفاده کرد تا به مدیران کمک کنند تعیین کنند آیا این مفهوم مستحق توسعه بیشتر است و تصمیم بگیرند که کدام بازارهای جغرافیایی و بخشهای مصرف کننده را از طریق کانال هدف قرار دهند. اهمیت آنها در این واقعیت نهفته است که نیات به عنوان پیشبینی کننده اصلی رفتار واقعی در نظر گرفته میشود (مونتانو و کاسپرژیک، 2015). بنابراین مطالعه آنها برای موفقیت هر خرده فروش از اهمیت بالایی برخوردار است. قصد خرید در واقع در مرحله پیش از خرید اتفاق میافتد و جنبه های انگیزشی را که بر رفتار مشتری تأثیر میگذارد، نشان میدهد. برای پیشبینی رفتار مصرفکننده، شناخت نگرشها، ارزیابیها و عوامل داخلی که نهایتاً قصد خرید را ایجاد میکنند، ضروری است. پاولو (2003)، قصد خرید را به عنوان میزان تمایل مصرف کننده به خرید یک محصول از طریق فروشگاه تعریف کرده است. رفتار خرید علاوه بر خرید سنتی در فروشگاه های فیزیکی، در زمینه های مختلف بازاریابی (نگوین و همکاران، 2016)، برندها و محصولات لوکس (بوکلس و هودرس، 2016)، معاملات تجارت به تجارت (وی و هو، 2019) مطالعه شده است. طبق نظر آجزن (1991)، مقاصد مصرف کننده نشان دهنده میزان تمایل افراد به انجام یک رفتار خاص است.
[1] . Ramayah