مبانی نظری ادراک از خود

شناخت از خود همزمان با تولد شروع می شود و این فرایند در طول عمر ادامه می یابد و افراد مختلفی از جمله والدین و همسالان نقش موثری در شکل گیری ادراک از خود دارند.ادراک از خود شامل تجربه فرد از جنبه های جسمانی، رفتاری و روان شناختی خود و باورهای مرتبط با آن ها است و شامل مجموعه احساساتی است که فرد نسبت به خود داردکه در زمینه تجارب شخصی فرد کسب شده است و به طور مستقل از دیگران و در رابطه با دیگران است(دن هولاندر و همکاران،2018؛ بیچارد و همکاران،2017) . در واقع ادراک از خود به شیوه ادراک فرد از خود، رفتار خود و نگرش نسبت به کیفیت انگاره های دیگران است(نجات و همکاران،1393). ادراک از خود تحت تاثیر ارزش ها، انتظارات فرهنگی، روابط شخصی و ارزیابی افراد مهم در حیطه های خاصی از قبیل تحصیلی،اجتماعی و ورزشی قرار دارد(مک آرتور و همکاران،2020) از طرفی موفقیت فرد در یک حوزه خاص بر ادراک فرد در حیطه های دیگر نیز نقش مهمی دارد(مولر و همکاران،2020).ادراک از خود در ارزیابی خود و باورهای شخصی و هدایت رفتارها به صورت مطلوب و دستیابی به نتایج مناسب نقش دارد(ترنر و همکاران،2017). در صورتی که نیازهای فرد در تعامل با افراد مهم زندگی برآورده شود الگوهایی از خود ارائه می دهند که مفید و باارزش بودن از مشخصه های آن است. ادراک از خود بر تنظیم هیجان،تحمل انتقاد،ظرفیت خودتسکینی و عاملیت نقش دارد و تحریفات در ادراک از خود می تواند بر رشد روانی-اجتماعی فرد تاثیر منفی داشته باشد(کریسکیمبنه و همکاران،2016؛باقری نژاد و همکاران،1398).ادراک از خود به عنوان یک سازه شناختی-اجتماعی توصیف شده است که هم توسط پیشرفت های شناختی و هم از تعاملات اجتماعی شکل گرفته است(هارتر و همکاران،2012).ادراک خود در درک اینکه افراد چگونه فکر می کنند،رفتار می کنند و با دیگران ارتباط برقرار می کنند، اهمیت دارد(پالنزولا و همکاران،2022).

در واقع،مجموعه ادراکات فرد از تجربیات درونی،مفهوم خود را تشکیل می دهد که محور اصلی شخصیت است.خود یک ساختار روانی و محصول عوامل شناختی و اجتماعی است که به دلیل تجربیات درونی و بیرونی در یک کلیت منسجم و پویا شکل می گیرد و به تدریج پیچیده تر می شود.به طوری که همزمان با رشد اجتماعی و مواجه با هنجارهای رفتاری،فرد مجموعه ای از باورها و تصورات درباره ویژگی های درونی خود و موقعیت بیرونی اش در یک نظام پویای مفهومی به وحدت رسانده و در راستای متمایز ساختن خود از دیگران است(علیزاده فرد،1392).در ادراک خود دو مولفه توصیف و ارزشیابی تحت عنوان خودپنداره و عزت نفس وجود دارند.به طوری که ادراک از خود نه تنها موجب توصیف صفات می شود بلکه آن ها را ارزش گذاری می کند(پورحسین و قاسمی،1386).ادراک خود مسئله ای است که در رویکردهای روان شناسی مورد توجه قرار گرفته است.به عنوان مثال مدل تحولی و ساختاری دایمون و هارت(1991) به صورت های مادی،فعال،اجتماعی و روانی ادراک و توصیف می شود(پورحسین و قاسمی،1386).حمایت اجتماعی به معنای مراقبت،محبت،عزت و ارزشمندی،تسلی و کمکی است که دیگران ابراز می کنند(حسین زاده و منصور،1390).