عملکرد برای یک سازمان تجاری مانند بانک معمولاً به توسعه قیمت سهام، سودآوری و ارزشگذاری فعلی اشاره دارد. بنابراین عملکرد یک شاخص نمایان برای تعیین عملکرد مالی یا مرتبط با بازار یک شرکت است که بیشتر با نسبتهای مالی غیرمرزی مانند نسبت سودآوری و نسبت قیمت به دفتر ارزیابی میشود. بهطور معمول، عملکرد بانک را میتوان بهعنوان بازتاب منابع بانکی که برای دستیابی به اهداف مورد استفاده قرار میگیرد، تعریف نمود. بیشتر ادبیات بانکی بیان کردهاند که عوامل خاص بانکی از صورتهای مالی بانکها و عوامل تعیینکننده خارجی منعکسکننده عوامل اقتصادی و قانونی مؤثر بر عملکرد و عملکرد مؤسسات مالی است (جهان و اسلام[1]، 2017). عملکرد یکی از مهمترین سازههاي موردبحث در پژوهشهاي مدیریتی است و بدونشک مهمترین معیار سنجش موفقیت در شرکتهاي تجاري به حساب میآید؛ ولی بهطورکلی در خصوص اینکه متغیرها و شاخصهاي عملکرد کدماند، هنوز توافق نظر کاملی در بین صاحبنظران وجود ندارد. بهطورکلی شاخصهاي سنجش عملکرد به دو دسته ذهنی و عینی قابلتقسیم است. عملکرد بر توانایی سازمان تأکید میکند و یک توانایی درونی استراتژیک و فعال میباشد. به همین ترتیب میتوان از طریق ارزشها و توانایی سازمان در تبدیل محیط پیچیده به محیطی شفاف برای ذینفعان اصلی، عملکرد سازمان را ارتقا داد (فورینی[2] و همکاران، 2019).
عملکرد سازمانی را میتوان بهعنوان یک ساختار چندبعدی متشکل از عملکردی ضرفاً مالی و غیرمالی مانند بُعد منابع انسانی، مشتری و جامعه دانست. عملکرد به حدی توصیف میشود که سازمان قادر به تأمین نیازهای ذینفعان و نیازهای خود برای بقا باشد. لی و ژو (2010)، براین باورند که ارائه تمایز و مزایای عملکرد شرکت از طریق بازارسازی میتواند مورد ارتقاء قرار گیرد (سجادی و همکاران، 1401). هرچند عملکرد یکی از محبوبترین مفاهیم در نظریه و عمل مدیریت کنونی است اما هنوز ابهامات و حتی آشفتگیهایی درباره مفهوم عملکرد، روشهاي سنجش آن و نیز جایگاه مدیریت عملکرد باقیمانده است؛ عملکرد و مدیریت عملکرد، مفاهیمی معماگونه است. استفاده از مدلهای نوین کسبوکار در سازمانها میتواند به توسعه مؤثر راهکارهای مطلوب عملکرد در سازمانها کمک کند و موجب ایجاد مزایای بیشتری برای مشتریان و سهامداران شده و برای سازمانها ایجاد ارزش و مزیت رقابتی نماید. مروری بر تعاریف ارائهشده در باب عملکرد خصوصیات لازم برای چنین واژهای را اینگونه بیان میدارد: عملكرد، قابلاندازهگیری بهوسیله عدد یا یك اصطلاح است؛ عملكرد، انجام دادن چیزی است با یك قصد و نیت خاص (مثلاً ایجاد ارزش)؛ عملكرد، نتیجه یك عمل است (ارزش قابلاندازهگیری ایجاد میشود)؛ توانایی انجام یك نتیجه یا قابلیت ایجاد آن را عملكرد گویند (برای مثال، رضایت مشتری به نظر میرسد معیار قابلیت سازمان برای فروش آینده است)؛ عملكرد، مقایسه نتایج با چند الگو یا مرجع انتخابشده یا تحمیلشده داخلی یا خارجی است؛ عملكرد، نتایج مقایسه با انتظارات است؛ عملكرد در روانشناسی، آن چیزی است كه بروز داده میشود؛ عملكرد، یك قضاوت توسط رقباست. بنابراین میتوان گفت كه عملكرد هم به عمل، هم به نتیجه عمل اشاره دارد. بهعبارتدیگر، عملكرد بهعنوان عمل امروز كه مقدمه تولید مقدار مشخصی از ارزش خروجی فرداست، تعریف میشود. درمجموع، عملکرد، مفهوم مبهم، چندبعدی و پیچیدهاي است (گیسدورفر[3] و همکاران، 2018).
[1] . Jahan & Islam
[2] . Fiorini
[3] . Geissdoerfer