مبانی نظری قصد استراتژیک

قصد استراتژیک یک شرکت به جا­طلبی آن برای دستیابی به بازارها و تسلط رقابتی از طریق ایجاد هم­افزایی بین روابط زنجیره تأمین، ذخایر منابع و قابلیت­های شرکت و اهداف استراتژیک اشاره دارد (هان[1] و همکاران، 2018). قصد استراتژیک یک شرکت درواقع جاه­طلبی­های شرکت را ارزیابی کرده و درنتیجه با هماهنگی و یکپارچگی تمام منابع شرکت برای دستیابی به آن اهداف و جاه­ طلبی­ها عمل می­کند. یکی از اقدامات مهم قصد استراتژیک که شرکت را به دستیابی به جاه­طلبی­های خود سوق می­دهد سرمایه­گذاری خارج از مرزهای شرکت است که این امر شامل ایجاد روابط مهم با رقبا به منظور افزایش قابلیت­های سطح شرکت و به حداکثر رساندن عملکرد نیز است (گنیاوالی و چارلتون، 2018). مدیریت استراتژیک ممکن است به عنوان مجموعه­ای از تصمیمات و اقداماتی درنظر گرفته شود که به تدوین و اجرای برنامه­های طراحی شده برای دستیابی به اهداف یک شرکت منجر شود. بنابراین شیوه­های مدیریت استراتژیک مجموعه­ای از فعالیت­های سازمانی را دربرمی­گیرد که به قصد استراتژیک، تدوین برنامه­ها، اجرا و کنترل عملکرد در یک شرکت تجاری منجر می­شود. تامپسون و استریکلند (2007)، اظهار داشتند که کار مدیریتی تدوین یک استراتژی و نظارت بر اجرای آن دارای پنج وظیفه قابل تشخیص است. این وظایف شامل فرموله کردن مفهومی از کسب و کار و چشم­اندازی از وضعیت آینده مطلوب سازمان، تبدیل مأموریت به اهداف مشخص عملکرد بلندمدت و کوتاه­مدت، ایجاد استراتژی منطبق با موقعیت سازمان و پتانسیل برای تولید است. 

[1] . Han

 

همچنین می توانید محصلات مشابه زیر را نیز خیداری کنید:

مبانی نظری نوآوری استراتژیک

مبانی نظری برنامه ریزی استراتژیک

مبانی نظری جهت گیری استراتژیک بازاریابی سبز

 

مبانی نظری انعطاف پذیری استراتژیک

مبانی نظری چابکی استراتژیک

خلاصه فصل پنجم کتاب مدیریت استراتژیک فرد آر دیوید

جزوه مديريت استراتژيك ، تفكر استراتژيك