مبانی نظری مدیریت دانش

دانش، اطلاعات قابل‌درک و ارزشمندی است که در پرتو تجارب و بستر آگاهانه فردی شکل می‌گیرد و نهادينه می‌شود. دانش همان صورت ذهنی ایده‌ها، واقعیت‌ها، مفاهیم، داده‌ها و تکنیک‌های ثبت‌شده در حافظه انسان است که از ذهن انسان سرچشمه می‌گیرد. دانپورت و پروساک[1] (1998)، دانش را ترکیب متغیری از تجربه کسب شده، ارزش­ها، اطلاعات و بینش تخصصی تعریف می­کنند که چارچوبی را برای ارزیابی و ترکیب اطلاعات و تجربیات جدید به وجود می­آورد (ضماهنی، امیرخانی، دارایی و نعمت­اله، 1398). دانش مبتنی اطلاعاتی است که با تجربه‌های شخصی همراه و با تصمیم و عمل افراد، دگرگون و بارور می‌شود. دانش ترکیب سازمان‌یافته‌ای از داده‌هاست که از طريق قوانین، فرايندها و عملکردها حاصل شده است. انديشمندی به نام مارکاس دانش را معنا يا مفهومی می‌داند که از فکر پديد آمده است و بدون آن اطلاعات يا داده تلقی می‌شود و تنها از طريق اين مفهوم است که اطلاعات حیات يافته و به دانش تبديل می‌شود. اطلاعات به دانش تبديل نمی‌شود مگر اينکه به کار گرفته شود، به عبارت ديگر با کاربرد اطلاعات است که دانش به معنای واقعی حاصل می‌شود. دانش و اطلاعات اغلب به‌صورت مترادف به کار می‌روند، اما بین اين دو تفاوت وجود دارد. دانش معمولاً متضمن يک حامل است، درحالی‌که اطلاعات به‌صورت مستقل و خودکفا می‌باشد. جدا کردن دانش دشوارتر از اطلاعات است، لذا بسته‌بندی و انتقال آن دشوار هست، دانش بیشتر نیاز به یکسان‌سازی دارد، دانش چیزی است که ما بیش از آنکه دارنده آن باشیم، آن را هضم می‌کنیم (علیدوست امشل، 1398). تاکنون دسته­بندی­های مختلفی از دانش صورت گرفته است اما گسترده­ترین طبقه­بندی از دانش توسط نوناکا[2] به صورت دانش ضمنی و دانش صریح تشریح شده است (ضماهنی و همکاران، 1398).

 


[1] Davenport & Prusak

[2] Nonaka

 

همچنین می توانید محصولات مشابه زیر را نیز خریداری کنید:

مبانی نظری اشتراک دانش

مبانی نظری قابلیت دانش

مبانی نظری ایجاد دانش مشارکتی