با توجه به اینکه گاه در تداول عام دانش را به خطا، به جای داده و اطلاع به کار میبرند، با در نظر داشت تمایز قلمروهای ذهنی از قلمروهای عینی این سه اصطلاح را که معنایی در هم آمیخته دارند و با دشواری، از هم متمایز میشوند تعریف میکنیم.
دادهها: دادهها رشته واقعیتهای عینی و مجرد در مورد رویدادها هستند. از دیدگاه سازمانی، دادهها به درستی یک سلسله معاملات ثبت شدهی منظم تلقی شدهاند. دادهها تنها بخشی از واقعیتها را نشان میدهند و از هر نوع قضاوت، تفسیر و مبنای قابل اتکا برای اقدام مناسب تهی هستند. دادهها را میتوان مواد خام عناصر مورد نیاز برای تصمیمگیری به شمار آورد، چراکه نمیتوانند عمل لازم را تجویز کنند. دادهها نشانگر ربط، بیربطی و اهمیت خود نیستند، امّا به هر حال برای سازمانهای بزرگ اهمیت زیادی دارند، چراکه مواد اولیهی ضروری برای خلق دانش به شمار میروند (یعقوبنژاد، 1400).
اطلاعات: اطلاعات را نوعی پیام به شمار میآورند. پیام مورد نظر ما معمولا به شکل مدرکی مکتوب یا به صورت ارتباطی شنیداری یا دیداری نمود مییابد. اطلاعات باید متضمن آگاهی و حاوی دادههایی تغییر دهنده باشد. واژهی inform در انگلیسی به معنای «شکل دادن» و information نیز به معنی «شکل دادن» بینش و دید دریافت کنندهی اطلاعات است. اگر بخواهیم معنی واژهی مورد بحث را دقیقتر و سختگیرانهتر روشن کنیم، باید بگوییم: «تنها گیرنده میتواند مشخص کند که دریافتیهای او واقعا اطلاعات بوده و او را تحت تأثیر قرار داده است». اطلاعات برخلاف دادهها، معنیدار هستند. به قول پیتر دراکر: «داشتن ارتباط و هدف، ویژگی اطلاعات است». اطلاعات، نه تنها دارای قابلیت تأثیرگذاری بر گیرنده هستند، بلکه خود نیز شکل خاصی دارند و برای هدف خاصی سازمان مییابند. دادهها زمانی به اطلاعات تبدیل میشوند که ارائه دهندهی آنها، معنی و مفهوم خاصی به آنها ببخشد. با افزودن ارزش به دادهها، در واقع آنها را به اطلاعات تبدیل میکنیم (رادمهر و همکاران، 1393).
دانش: دانش مخلوط سیالی از تجربیات، ارزشها، اطلاعات موجود و نگرشهای کارشناسی نظام یافته است که چارچوبی برای ارزشیابی و بهرهگیری از تجربیات و اطلاعات جدید به دست میدهد. دانش، در ذهن دانشور به وجود آمده و به کار میرود. دانش در سازمانها نه تنها در مدارک و ذخایر دانش، بلکه در رویههای کاری، فرایندهای سازمانی، اعمال و هنجارها مجسم میشود. این تعریف، از اول مشخص میکند که دانش ساده و روشن نیست، مخلوطی از چند عامل متفاوت است؛ سیالی است که در عین حال ساختارهای مشخصی دارد و نهایت اینکه، ابهامی و شهودی است و به همین علت، به راحتی نمیتوان آن را در قالب کلمات گنجاند و به صورت تعریفی منطقی عرضه کرد. دانش در خود مردم وجود دارد و بخشی از پیچیدگی ندانستههای انسانی است. ما گرچه به طور سنتی، سرمایهها را مشخص و ملموس میدانیم، امّا سرمایهی دانش را نمیتوان به راحتی تعریف کرد. درست مشابه ذره اتمی که میتواند موج یا ذره باشد، بسته به اینکه دانشمندان چگونه وجود آن را دنبال کنند. دانش به شکلهای پویا و نیز انباشته و ایستا قابل تصور است. دانش از اطلاعات و اطلاعات از دادهها ریشه میگیرند. تبدیل اطلاعات به دانش در عمل بر عهده خود بشر است. با نگرش فراتری به این موضوع، آشکار میشود که معمولا «دانش پایه» عامل تمایز بین داده، اطلاعات و دانش است. این یکی از دلایلی است که در محیط و فضای متکی به دانش، برخی مؤسسات یا شرکتها میتوانند همچنان برتریهای اقتصادی و رقابتی خود را حفظ کنند. «کوهن» و «لونیتال» در مباحث خود، این حقیقت را تشریح میکنند که گسترش دانش منوط به شور و هیجان یادگیری و دانش پیشین است. به عبارت دیگر، دانش اندوخته شده عامل موثری در افزایش واکنش و فراگیری سهلتر مفاهیم است. بنابراین، دانش ترکیب سازمان یافتهای است از «دادهها» که از طریق قوانین، فرایندها و عملکردها و تجربه حاصل آمده است. به عبارت دیگر، دانش معنا و مفهومی است که از فکر پدید آمده است و بدون آن اطلاعات و داده تلقی میشود. تنها از طریق این مفهوم است که اطلاعات حیات یافته و به دانش تبدیل میشوند (رادمهر و همکاران، 1393).
2-2-2- دانش سازمانی و انواع آن
هر سازمان داراي دانش است که به وسیله این دانش به ارائه خدمات و محصولات می پردازد. این دانش سازمانی است که سازمان را در بازار رقابتی نگه می دارد و بقاي آن را تضمین میکند.
از آن جایی که هر سازمان متشکل از مجموعه افراد است، پس دانش سازمانی از دانشهاي شخصی شکل میگیرد. دانش میتواند متصل به افراد باشد که «دانش شخصی» نامیده میشود. همچنین دانش میتواند در فرآیندها، قوانین، سیستمهاي کاري و ... یافت شود که با نام «دانش گروهی» شناخته می شود. دانش در هر سازمان میتواند به شکل هاي زیر موجود باشد:
دانش محصول: شامل دانش خود محصول و نحوه تولید آن می باشد. دانش خود محصول به معنی رفع مشکلات ناشی از استفاده از محصول میباشد و دانش نحوه تولید به معنی بهترین و مقرون به صرفهترین روش تولید محصول می باشد. این نوع دانش، ساخت یافته و درون سازمانی است.
دانش متخصصان: دانش افراد فعال در سازمان که باعث شکلگیري محصولات و خدمات آن سازمان میشود. بیشترین فعالیت سازمان ها در مدیریت دانش، استخراج، مستندسازي و قابل استفاده مجدد نمودن این نوع دانش می باشد.
دانش رهبري: شامل تمام قوانین و فرآیندها و ابزارهاي مدیریت کارکنان براي رسیدن به اهداف سازمانی است. این نوع دانش یک دانش درونی است که معمولا توسط افراد سطح اول هر سازمان تعیین می گردند.
دانش محیطی: این نوع دانش شامل برداشتهایی است که از یک محیط می توان داشت. این نوع دانش به سختی به شکلی خارجی مشاهده می شود و عموما دانش درونی است.
دانش اجتماعی: تصویري که از یک سازمان و یا مجموعه در اذهان شکل می گیرد، دانش اجتماعی است (شیرآقایی، 1399).
همچنین می توانید از موضوعات مشابه زیر دیدن کنید: