امروزه نوآوری به طور فزایندهای به عنوان یکی از فاکتورهای اصلی موفقیت درازمدت شرکت در بازارهای رقابتی محسوب میشود. دلیل این امر آن است که شرکتها با ظرفیت ایجاد نوآوری قادر خواهند بود سریعتر و بهتر از شرکتهای غیر نوآور به چالشهای محیطی پاسخ دهند (مارلبا و مکیلوی[1]، 2019). سازمانهای جدید با تحولات و تهدیدات گسترده زیادی روبهرو هستند. از اینرو تضمین و تداوم حیات و بقای آن، در گرو یافتن راهکار و روشهای جدید مقابله با مشکلات است (یادگاری و همکاران، 1398). یکی از عوامل حیاتی موفقیت شرکتها، نوآوری میباشد (رضوی، 1398). اهمیت نوآوری در سطوح ملی، صنعتی و سازمانی با قاطعیت تمام اثبات شده است (حاج علیاکبری و نظریفرخی، 1398). نوآوری عبارت است از ظرفیت کلی نوآوری سازمان که به معرفی و ارائه محصولات جدید به بازار یا گشودن بازاری جدید بههمراه ترکیب گرایش راهبردی با رفتار و فرایندهای نوآوری، میپردازد. درواقع در دنیای امروزی، توان سازگاری و اداره کردن تغییرات، عنصر اصلی موفقیت و بقای هر سازمان است و کسب این تواناییها، خود مستلزم توجه سازمان به خلاقیت و نوآوری افراد است. سازمانهای موفق، سازمانهایی هستند که نوآوری، نوک پیکان حرکت آنان را تشکیل میدهد. قابت شدیدی بین سازمانها و تغییرات زیادی که در محیط کسبوکار ایجاد میشود، سازمانها را وادار به نوآوری مستمر میکند (هاسر[2] و همکاران، 2017).
نوآوری در کسبوکار بهعنوان ایده جدیدی که دارای ارزش است، بیان میگردد (ایرجپور و همکاران، 1398). به بیانی دیگر، نوآوری یکی دیگر از مهمترین عناصری است که با مفهوم کسبوکار پیوند دارد. نوآوری، فرایندی سیستمی و پیچیده است که از تولید یک ایده تا دستیابی به محصول و تجاریسازی آن تداوم دارد. شرکتها برای مدیریت فرایند نوآوری باید توانایی نوآوری را با تولید ایده کسبوکار توسعه دهند (آریانتو[3] و همکاران، 2015).
نیاز به نوآوری در تحویل خدمات و عملکرد سازمانی از اوایل دهه 1980 مورد توجه زیادی قرار گرفته است. برای نوآوری بلندمدت، نوآوری باید پویا، مداوم، پیوسته و در رقابت برتر باشد. سیستم نوآوری شرکت را میتوان به عنوان یک فرایند تکاملی تعریف نمود که شامل تولید، پذیرش، اجرا و ادغام و ترکیب ایده در داخل یک شرکت است. فعالیت نوآوری در داخل شرکت، یک فرایند تعاملی محسوب میشود که توسط وابستگیهای تکنولوژی بین سیستمهای فرعی و زیرفرایندهای مختلف شناسایی شده است. نوآوری بهعنوان یک عامل حیاتی برای شرکتها در جهت ایجاد ارزش و حفظ مزیت رقابتی در محیط بهشدت پیچیده و پویای امروزی قلمداد میشود. این در حالی است که شرکتها با نوآوری بالاتر، در پاسخ به تغییرات محیطی و همچنین گسترش قابلیتهای جدید که به آنها برای دستیابی به عملکرد بالاتر کمک میکند، موفقتر خواهند شد (فیکرو[4]، 2016). امروزه نوآوری بهطور فزایندهای بهعنوان یکی از فاکتورهای اصلی موفقیت درازمدت شرکت در بازارهای رقابتی محسوب میشود. دلیل این امر آن است که شرکتها با ظرفیت ایجاد نوآوری قادر خواهند بود سریعتر و بهتر از شرکتهای غیر نوآور به چالشهای محیطی پاسخ دهند (مارلبا و مکیلوی[5]، 2019).
[1] . Malerba & McKelvey
[2] . Hauser
[3] . Aryanto
[4] . Fikru
[5] . Malerba & McKelvey