معمولا در نوشته ها و گفته ها سخن از واژهای به میان میآید که تعیین کننده و مهم بوده و نقش آن در زندگی اجتماعی انسانها انکارناپذیر است. آن واژه چیزی جز توسعه نیست. این کلمه غالبا بهصورت ترکیبی با کلمات دیگر همچون: توسعه شهرها، توسعه راه ها، توسعه راه آهن، توسعه صنعتی، توسعه مخابرات و شبکه رادیویی و تلویزیونی، توسعه علمی حتی توسعه انسانی و غیره بهکار میرود. در میان کشورها برخی نسبت به بعضی دیگر از منظر موارد یاد شده در بالا توسعهیافته و یا توسعه یافته تر است. فلذا آن کشور و کشورها را در یک تقسیمبندی به کشورهای توسعه یافته و یا کمتر توسعه یافته و یا توسعه نیافته و عقبمانده تقسیم میکنند و یا اصولا در ارتباط با بحث توسعه، توسعه اقتصادی اجتماعی، فرهنگی و حتی توسعه سیاسی مطرح میشود. در همین راستا بحث برنامه های پنجساله ده ساله، بیست ساله و یا چشمانداز آن، توسط دولتها و یا حکومتها تنظیم و به مجالسشان جهت بررسی و تصویب تسلیم میشود (سهرابی و حاجعلیخانی، 1396). توسعه و بهبود در لغت به معنای رشد تدریجی در جهت پیشرفتهتر شدن، قدرتمندتر شدن و حتی بزرگ شدن است. بروکفیلد در تعریف توسعه میگوید: توسعه را باید برحسب پیشرفت به سوی اهداف رفاهی نظیر کاهش فقر، بیکاری و نابرابری تعریف کنیم. به طورکلی توسعه جریانی است که در خود تجدید سازمان و سمتگیری متفاوت کل نظام اقتصادی اجتماعی را بههمراه دارد. توسعه علاوه براینکه بهبود میزان تولید و درآمد را در بر دارد شامل دگرگونیهای اساسی در ساختهای نهادی، اجتماعی، اداری و همچنین ایستارهای و دیدگاه های عموم مردم است. توسعه در بسیاری از موارد حتی عادات و رسوم و عقاید مردم را نیز دربر میگیرد (الهیاری و همکاران، 1396).
اکثر محققان استدلال میکنند که توانمندسازی نتیجه نیست بلکه فرآیند به دست آوردن قدرت یا نفوذ بر منابع میباشد (آندریا[2]، 2016). ازنظر باتلیوالا (2007)، توانمندسازی را میتوان به عنوان داشتن توانایی کنترل پدیده ها تعریف و به دو بعد کنترل منابع و کنترل ایدئولوژی تقسیم کرد. بخش اول در مورد کنترل منابع اعماز منابع مالی، منابع فکری و منابع ملموس و بخش دیگر مربوطبه کنترل ازنظر باورها، نگرشها و ارزشها میباشد (یوپیتچ[3]، 2021). توانمندسازی کسب وکار را باید در توانمندسازی فراگیر و چندجانبه در سطوح مختلف فردی، سازمانی و اجتماعی درنظر گرفت. فرآیند توانمندسازی در مفهوم مشارکت ریشه دوانده است (سندهیا و سولفی[4]، 2021). توانمندسازی فردی در سطح فردی از یک فرآیند چندسطحی تبعیت میکند که به توانایی فرد در کنترل شرایط میانجامد. توانمندسازی سازمانی نیز در سطح سازمان و برای ارتقای عملکرد کارکنان رخ میدهد. این نوع توانمندسازی غالبا به توسعه نوع شغل و موقعیت کاری میپردازد (بک[5] و همکاران، 2018). توانمندسازی جامعه یک فرآیند کنش اجتماعی است که ازطریق آن افراد، جوامع و سازمانها بر زندگی خود در زمینه تغییر محیط اجتماعی و سیاسی خود برای بهبود برابری و کیفیت زندگی تسلط پیدا میکنند. تغییر فردی پیشنیازی برای تغییر و توانمندسازی اجتماعی است (اودین[6]، 2019)
[1] Raudeliuniene
[2] Andrea
[3] Yoopetch
[4] Sandhya and Sulphey
[5] Back
[6] Uddin