استقلال مالی به توانایی سازمان برای کنترل تصمیمات و منابع مالی خود بدون دخالت خارجی قابل توجه اشاره دارد. این شامل اختیار تولید درآمد، تخصیص بودجه، و تعیین اولویتهای بودجه با توجه به نیازها و اهداف منحصربه فرد سازمان است. مطالعات متعددی تحلیل و تعاریف عمیقی از استقلال مالی در زمینه های مختلف سازمانی ارائه کردهاند. به عنوان مثال، اسمیت (2020)، استقلال مالی را اینگونه تعریف میکند: « آزادی یک سازمان برای کنترل و مدیریت منابع مالی خود به طور مستقل، بدون تاثیر یا محدودیتهای خارجی بیش از حد». این تعریف بر استقلال و اختیاری که سازمانها در مدیریت امورمالی خود دارند تاکید دارد (اسمیت[1]، 2020).
جانسون (2018)، مفهوم استقلال مالی را بیشتر گسترش میدهد و اهمیت آن را در بخش آموزش عالی برجسته میکند. طبق تحقیقات آنها، استقلال مالی در دانشگاه ها مستلزم "توانایی موسسات برای تولید و تخصیص منابع مالی به گونهای است که از ماموریت، اهداف استراتژیک و اولویتهای دانشگاهی آنها حمایت کند.” این تعریف بر همسویی تصمیمات مالی با اهداف موسسه و اهمیت تخصیص منابع تاکید دارد (جانسون[2]، 2018).
دیدگاه دیگری توسط تامپسون (2019) ارائه شده است که استقلال مالی را اینگونه تعریف میکند: «قدرت یک سازمان برای تولید و حفظ درآمد خود، تصمیمگیری مالی و تخصیص منابع براساس اولویتهای خود». این تعریف بر توانایی سازمان در ایجاد درآمد و تصمیمگیری بدون دخالت خارجی تاکید دارد و بر کنترل منابع مالی تاکید دارد. اهمیت استقلال مالی را میتوان از طریق دریچه مطالعات تحقیقاتی مختلف درک کرد (تامپسون[3]، 2019).
براون (2017)، بر اهمیت استقلال مالی در افزایش عملکرد و اثربخشی سازمانی تاکید میکند. تحقیقات آنها نشان میدهد که سازمانهایی که استقلال مالی بیشتری دارند، انعطاف پذیری لازم را دارند تا منابع مالی خود را با اولویتهای استراتژیک خود هماهنگ کنند و درنتیجه نتایج عملکردی بهتری داشته باشند (براون[4]، 2017). علاوهبراین، اندرسون (2019)، تاثیر استقلال مالی بر پاسخگویی و شفافیت را برجسته میکند. آنها استدلال میکنند که سازمانهایی که استقلال مالی دارند، احتمالا شیوههای مدیریت مالی قوی را ایجاد میکنند و شفافیت در تخصیص منابع و گزارشدهی را تضمین میکنند. این امر مسئولیتپذیری سازمان را در برابر ذینفعان و نهادهای نظارتی افزایش میدهد.
[1] . Smith
[2] . Johnson
[3] . Thompson
[4] . Brown