عملکرد به عنوان یک فلسفه مبتنی بر استراتژی بهبود، عاملی است که قشرهای مختلف یک جامعه را در بر گرفته و منافع آنها را به یکدیگر پیوند می دهد، در این بینش انسان به عقیده و باوری دست پیدا می کند که میتواند امروز وظایف خویش را از دیروز بهتر و مطلوب تر انجام دهد. عملکرد بهترین استفاده از تمام منابع برای بدست آوردن حداکثر ارزش افزوده از آنها است. تمرکز روی خروجی است؛ آن هم روی خروجی در تمامی سطوح و در تمام سازمان، در تمام واحدهای کسب و کار، در تمام تیمها و در همه افراد (افشاری، 1401).
عملکرد یک مفهوم چند بعدی است که موقعیت شرکت را با توجه به رقبا در نظر میگیرد. عملکرد شرکت ترکیب گستردهای هم از دریافتیهای غیرملموس مانند افزایش دانش سازمانی و دریافتیهای عینی و ملموس مانند نتایج اقتصادی و مالی است. مدلهای گوناگونی تلاش کردهاند عملکرد سازمانی را معرفی و ارزیابی کنند. عملکرد سازمانی مفهوم گستردهای دارد و از آنچه شرکت تولید میکند تا حوزههایی را که با آنها در تعامل است در برمیگیرد. با توجه به افزایش رقابت در تمامی صنایع و بازار، ارزیابی عملکرد سازمانی برای بقای آن ضروری است و توجه به سنجش عملکرد به عنوان نقطه شروع در روند توسعه مهم است (رستگار و همکاران، 1401). عملکرد سازمانی به عنوان کیفیت کار، کارایی کارکنان در تصمیمگیری، بهبود و توسعه فرایندها، ارتباط کارکنان با رهبران آنها، تنوع خدمات و محصولات، نوآوریها، سهم بازار، مهارت و تجربه کارکنان در حل مشکلات، ارائه روشهای جدید و تکنیکهای مدرن توسعه محصول تعریف میشود (برومند و پناهی، 1402).
نوآوری یک ضرورت برای سازمانهایی است که در محیطهای پویا و غیر قابل پیشبینی رقابت میکنند و همچنین به عنوان یک منبع حیاتی ایجاد مزیت رقابتی عمل میکند. به بیان دیگر در عصر جهانی شدن و ارتباطات، سازمانها نیازمند اخذ تصمیمات صحیح و سریع هستند تا بتوانند در عرصه تنگاتنگ رقابت، گامی جلوتر باشند. به دلیل وجود رقابت زیاد بین جوامع، اکثر کشورها با تکیه بر نوآوری به دنبال افزایش بهرهوری و بهبود وضعیت اقتصادی خود هستند. نوآوری به عنوان یک عامل حیاتی برای سازمان ها جهت ایجاد ارزش و حفظ مزیت رقابتی در محیطهای پیچیده و پویای امروزی قلمداد میشود (افشاری، 1401). نوآوری از جمله عوامل موثر بر بقا و موفقیت سازمانهاست. در حقیقت نوآوری فرایندی است که در جهت خلق ارزش، طراحی و مدیریت میشود (آذر و ویشلقی، 1401). به دلیل آن که نوآوری به برنامههای کاربردی جدید از دانش، ایدهها، روشها و مهارتها مربوط میشود که میتوانند قابلیت های منحصر به فرد و اهرمی رقابتی را در سازمان ایجاد نمایند، می توان کاربردهای مختلفی را برای آن متصور شد. از مهمترین کاربردهای نوآوری در سازمان، عملکرد نوآورانه کارکنان است (افشاری، 1401). وانگ و احمد[1] (2004)، عملکرد نوآورانه سازمان را شامل نوآوری در خدمت، نوآوری در فرایند، نوآوری در رفتار و نوآوری در راهبرد میدانند. عملکرد نوآورانه، نوآوری در تولید محصولات جدید جهت فروش و سودآوری سازمان است (آذر و ویشلقی، 1401).
علت اصلی سنجش عملکرد، افزایش اثربخشی کلی سازمان و همچنین فرآیندهای کسب و کار است. بنابراین، عملکرد نوآورانه ترکیبی از موفقیت کلی سازمان در نتیجه تلاشهای صورت گرفته جهت نو کردن و بهبود بخشیدن و به کارگیری جنبههای مختلف نوآوری در سازمان است. در بازارهای رقابتی، شرکتها باید دانش خود را برای انطباق با محصولات و فناوریهای جدید افزایش دهند و به طور مداوم این دانش را بین همه کارکنان توزیع کنند (سعادت و همکاران، 1402). شرکتها از نوآوری به عنوان یک وسیله برای ایجاد انطباق سازمانی، مقابله با فشارهای رقابتی شدید و تغییر تقاضاهای مشتری بهره میجویند. به واسطه نوآوری، شرکت ها قادر به پاسخگویی مؤثر به تقاضاهای محیط بوده و در نتیجه موجب حفظ و بهبود عملکرد سازمانی خواهند شد. نوآوری شرکتها را قادر میسازد تا قابلیتهای خود را که تضمین کننده عملکرد بلندمدت کسب و کار است، خلق و افزایش دهند (واتامانسکو و همکاران[2]، 2020).
[1] Wang & ahmad
[2] Vătămănescu et al
همچنین می توانید از محصولات مشابه زیر دیدن فرمائید:
مبانی نظری نوآوری مدل کسب و کار
مبانی نظری رفتار نوآورانه خدمات