مبانی نظری رفتارهای ارتقاء سلامت

در یک طبقه ­بندی کلی این نظریه­ها به سه دسته تقسیم بندی می­شوند : الف). نظریات فردی مانند مدل اعتقاد بهداشتی، مهارت رفتاری مربوط به انگیزه و اطلاعات، رفتار برنامه ریزی شده (نظریه کنش منطقی)، فرانظری (مراحل و فرایند تغییر) و مدل احتمال پیچیدگی؛ ب). نظریات بین­فردی مانند شناخت اجتماعی (یادگیری اجتماعی)، شبکه و حمایت اجتماعی، انتشار نوآوری و مدل یاری­دهنده ذاتی؛ ج). نظریات اجتماعی مانند سازماندهی اجتماع، تغییر سازمان یافته، تحرک اجتماعی و نظریه ارتباط (گلانز و دیگران[1]، 2002 ؛ به نقل از نوری آکنده، 1397). در این قسمت به چند مورد از مهم­ترین نظریه­های مربوط به رفتارهای ارتقاءدهنده سلامت پرداخته می­شود.

مدل باور بهداشتی یکی از اولین تئوری­هایی است که منحصراً برای رفتارهای مربوط به سلامت به وجود آمد (محمدیان، 1399). این مدل هم مانند تئوری­هایی که بر موانع و راهکارهای تغییر رفتار تاکید می­کنند، تحت­تاثیر تئوری کرت­لوین قرار گرفت (ریمر[3]، 2002 ؛ به نقل از محمدیان، 1399). در این نظریه رفتار بستگی به دو متغیر دارد : 1. ارزشی که به وسیله­ی شخص بر پیامد نهاده می­شود (ارزش حاصله).2برآورد شخص از این احتمال که یک عمل مشخص منتج به آن پیامد خواهد شد (انتظار). مدل باور بهداشتی یک تئوری تنظیم هدف مبتنی بر سطح تمایل فرد است که در قالب آن، شخص هدف از عملکرد آتی خود را بر اساس عملکرد قبلی تنظیم می­نماید. چنین تئوری­هایی، تئوری­های انتظار ارزش نامیده می­شوند. آغاز آن مربوط به کاوش در دلایل عدم­پذیرش مردم نسبت به غربالگری رایگان بیماری سل بود ،  این مدل دارای شش ساختار می­باشد و بر مبنای آن­ها به پیش­بینی رفتار می­پردازد. ساختار حساسیت درک­شده، به باور ذهنی فرد اشاره دارد که راجع به احتمال ابتلا به یک بیماری یا دچار شدن به حالت زیانباری در نتیجه­ی اقدام به رفتار خاصی است. دومین ساختار، شدت درک شده می­باشد که مربوط به باور ذهنی شخص در مورد وسعت آسیبی است که می­تواند در نتیجه ابتلا به یک بیماری یا وضعیت زیانبار حاصل از یک رفتار خاص پدید آید. غالباً ساختارهای حساسیت درک­شده و شدت درک­شده با هم گروه بندی می­شوند و از آنان به عنوان تهدید درک شده یاد می­شود. سومین ساختار مدل باور بهداشتی، منافع درک­شده نام دارد که در رابطه با اعتماد به مزایای روش­های پیشنهادی جهت کاهش خطر یا وخامت بیماری یا وضعیت زیانبار حاصل از یک رفتار خاص می­باشد. موانع درک­شده ساختار چهارم این مدل می­باشد، که اشاره به باورهایی در مورد هزینه­های واقعی و متصور پیگیری رفتار جدید دارد. ساختار پنجم، راهنماهایی برای عمل نام دارد که شامل نیروهای تسریع کننده­ای است که موجب احساس نیاز شخص به انجام عمل می گردد. آخرین ساختار، خودکفایتی نامیده می­شود که در دهه 1980 به این مدل اضافه شده است و شامل اطمینان شخص به توانایی اش برای پیگیری رفتار می­باشد. خودکفایتی مربوط به رفتار خاص و در زمان حال می­باشد و به گذشته یا آینده ارتباطی ندارد. مدل اعتقاد بهداشتی بطور گسترده­ای در پژوهش رفتاری، پیشگیری اولیه و پیشگیری ثانویه مورد استفاده قرار گرفته است (محمدیان، 1399).

 


[1] .Glans & other

[2] . Health belief model

[3] . Rimer