واژه ریسک بسته به زمینه و مقولهای که در آن به کار میرود معانی و تعاریف مختلفی دارد. بر اساس فرهنگ مریام و بستر ریسک به معنای «احتمال زیان یا آسیب» و «شخص یا چیزی که عامل یک خطر است» تعریف شده است. ریسک فراتر از مفهوم خطر است؛ زیرا در بازار با فرصت سروکار است رویدادها اثرات مثبت یا منفی بر روی شرکتها میگذارند. رویدادهای دارای اثر مثبت فرصتهایی هستند که به ایجاد ارزش منجر میشوند یا به شرکت در رسیدن به اهداف یاری میرسانند. رویدادهای دارای اثر منفی ریسکها یا خطراتی هستند که ارزش شرکت را از بین میبرند یا مانع از ایجاد آن میشوند. کالاهان و سولیو (2017) بیان میکنند که ریسک و فرصت جداییناپذیرند حذفپذیرش ریسک یک استراتژی مناسب برای ایجاد ارزش نیست؛ بنابراین شرکت باید ریسکهای درست را بپذیرد و آنها را بهمنظور ایجاد و حفظ ارزش سهامداران مدیریت کند (کالاهان و سویلیو[1]، 2017).
هنگاميکه از ريسک بحث ميشود، بايد به تفاوتهاي بين ريسک مطلق و ريسک متناسب و معتدل توجه کرد. در ريسک مطلق، برخلاف ريسک معتدل، فرد خطرپذير هيچ احتمالي براي موفقيت ندارد. اما ريسک معتدل شامل فعاليتهايي هستند که مهارت و کوشش شخص در آن نقش اصلي را ايفا ميکند. ممکن است در آن فعاليتها شانس و اقبال هم نقشي داشته باشد اما تأثير شانس بهواسطه مهارت و تلاش فرد به حداقل ميرسد و نتيجه کار جزء مسئوليتهاي شخص محسوب ميشود (فرزان، 1396).
علت پیچیدگی تعریف ریسک این واقعیت است که ریسک به دو جزء تقسیم میشود احتمال وقوع و اثرات آن برای توصیف یک واقعه دارای ریسک باید مشخص شود که نگرانی اصلی دربارۀ هر رویداد، احتمال وقوع یا اثرات آن است. به طور تقریبی تمامی مدیران به دنبال ابزارها و تکنیکهایی هستند تا خطرات و پیامدهای ناشی از تصمیمات را به حداقل ممکن کاهش دهند. با پیچیدگی فضای کسبوکار شرکتها به دنبال کاهش ریسکهای خود هستند. یکی از عوامل بسیار کلیدی در موفقیت شرکتها و نیل به هدف توانایی آنها در شناسایی ریسکها در زمان مناسب است (اوجکا[2] و همکاران، 2019). ریسک در همة سازمانها و مؤسسات وجود دارد و در صورت عدم مدیریت صحیح آن زبانهای متعدد را وارد میسازد که این خسارات ممکن است بهصورت مستقیم و از طریق زمانهای در آمدی و سرمایهای ایجاد گردد یا بهصورت غیرمستقیم و از محدودیتها جهت دستیابی به اهداف مالی و تجاری به وجود آید (براتی و لرستانی، 1395).
رویدادهای اخیر، از جمله سقوط شرکتهای بزرگ در اوایل سال ۲۰۰۰ و بحران مالی جهانی طی سالهای ۲۰۰۹-۲۰۰۷ به افزایش تلاشهای نظارتی بینالمللی برای افزایش اقدامات شرکتی در خصوص مدیریت ریسک منجر شده است (مالک[3] و همکاران، 2020).
همچنین می توانید از فایل های مشابه زیر دیدن فرمائید:
مبانی نظری ارزیابی ریسک مشتری توسط حسابرسان
[1] . Callahan & Soileau
[2] . Ojeka
[3] . Malik