پایداری به عنوان توانایی تصمیمگیری مسئولانه در استفاده و تخصیص منابع به فعالیتهای اقتصادی و غیراقتصادی در تلاش برای دستیابی به نتایج مطلوب اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی تعریف شده است (اوزیلی[1]، 2022).
بسیاری از مطالعات پایداری را در رابطه با زمینه ها یا رشته های دیگر مانند پایداری کسب و کار (بانسال و دژاردین[2]، 2014)، پایداری شغلی (توردرا[3] و همکاران، 2020)، پایداری شهری (جیمز[4]، 2015)، پایداری محصول و پایداری مالی تعریف نمودند (دیلیک و راست[5]، 2017). اصطلاح پایداری در نخستین سالهای قرن 21 و در جهت بهبود شرایط زندگی در جامعه تعریف شد. تا به امروز دیدگاهها و تعاریف متعددی از پایداری بیانشده است، اما بااینحال تاکنون هیچ اجماع نظری بر روی این دیدگاه ها و تعاریف وجود ندارد و هر نویسنده و یا سیاست گزاری با توجه به معیارهای خاص خود و چشمانداز خود به آینده تعریف متفاوتی را از پایداری ارائه داده است. پایداری یک فلسفه، رویکرد یا عملی است که استفاده از منابع امروزی را به شیوهای کارآمد هدایت میکند تا اطمینان حاصل شود که منابع برای رفع نیازهای امروز و نیازهای نسلهای آینده در دسترس و کافی میباشد. پایداری شامل ترکیب شاخصهای اقتصادی، زیست محیطی و عملکرد اجتماعی است که به عنوان نتیجه نهایی سه گانه یا ابعاد پایداری در فرایند مدیریت و گزارش کسبوکار تعریف شده است (کوچ و دورماز[6]، 2015). پایداری بلندمدت در یک سازمان، مستلزم مشارکت در روشها و رفتارهای سبز مانند بازیافت و مدیریت پسماند است. علاوه براین، درک نقش مدیریت منابع انسانی سبز در مسائل پایداری مانند ایجاد فرهنگ سبز، استفاده مؤثرتر از منابع، کاهش اثرات منفی تا حد ممکن بر محیط زیست و مشارکت کارکنان در کاهش ضایعات زیستمحیطی ضروری میباشد. پایداری در سطح سازمانی به رعایت اقدامات محیط زیستگرایی (زاید[7] و همکاران، 2018) و تعامل کارکنان با سیاستها و ابتکارات آگاه از محیط زیست نیاز دارد (رن[8] و همکاران، 2018).
[1] . Ozili
[2] . Bansal & DesJardin
[3] . Tordera
[4] . James
[5] . Dyllick & Rost
[6] . Koc & Durmaz
[7] . Zaid
[8] . Ren