مبانی نظری فناوری بلاکچین در حوزه زنجیره تأمین

بلاکچین فناوری جدیدی است که در بخش­های مختلف باعث افزایش بهره­وری و جهانی­سازی می­گردد (سادوسکایا[1]، 2017). این فناوری، یک دفتر دیجیتالی رمزگذاری شده است که داده­های معامله را در یک دفتر کل غیرمتمرکز ذخیره می­سازد. این بلوک­ها به منظور ایجاد یک زنجیره تغییرناپذیر، به ترتیب زمانی به یکدیگر اضافه شده و این زنجیره بین همه افراد شرکت­ها کننده به اشتراک گذاشته می­شود. چنینی معماری­ای، مزایایی مانند بهبود قبالیت ردیابی و افزایش اعتماد در یک زنجیره تأمین را به همراه دارد (کامبل[2] و همکاران، 2019، پربولی[3] و همکاران، 2018). بلاکچین درواقع می­تواند اتکا به شخص ثالث را با شبکه­های همتا به همتا کاهش دهد و به منظور کاهش کلاهبرداری، اطلاعات را به­صورت تغییرناپذیر در دسترس همه شرکت­کنندگان قرار می­هد (ونگ[4] و همکاران، 2019). فناوری بلاکچین، به بیانی دیگر موجب کاهش نقش واسطه­ها می­شود، یکپارچگی معاملات را حفظ کرده و قابلیت ردیابی فعالیت­های تولید و تدارکات را تقویت می­سازد. همچنین به­طور مداوم معاملات با بلوک­های دیجیتال تأیید و ذخیره شده و با بلوک­های قبلی مرتبط می­گردد. درنتیجه زنجیره­ای تشکیل می­شود که تسهیل شفافیت اطلاعات را فراهم می­سازد. با این امر، توزیع اطلاعات یکسان در کل شبکه با ویژگی متمرکز نبودن بلاکچین میسر شده و هیچ گره واحدی نمی­تواند معاملات را کنترل نماید. این ساختار، مهر دائمی دارد و از هرگونه اقدامی برای تغییر و اصلاح اطلاعات بدون تأیید کلیه ذی­نفعان جلوگیری می­شود. همین امر مسئولیت جمعی برای اطمینان از ایمنی و قابلیت اطمینان داده­ها را ایجاد می­کند (ونکاتش[5] و همکاران، 2020). فناوری بلاکچین، لیستی از بلوک­ها است که هریک شامل چندین قطعه داده بوده و توسط یک شبکه همتابه­همتا و به پروتکلی برای ارتباط بین گره­ها مدیریت می­شود. جادوی بلاکچین در پروتکل اعتبار بلوک­های جدید و به­طور خلاصه مکانیسم اجماعی نهفته است (وو و همکاران، 2019). اکثر گره­ها پس از تأیید داده­ها در بلوک، در مورد حضور هر بلوک از طریق الگوریتم اجماع توافق می­کنند. دستکاری داده­ها در بلاکچین بسیار دشوار است زیرا اکثر گره­ها آن را نمی­پذیرند. انواع مختلفی از سیستم­های بلاکچین وجود دارد ازجمله بدون مجوز و زنجیره بلوکی مجاز که سناریوهای برنامه­های مختلف را هدف قرار می­دهند. ماهیت فناوری بلاکچین ویژگی­های عدم تمرکز سیستم را همزمان با تغییرناپذیری داده­ها به ارمغان می­آورد. این ویژگی­ها فرصت­های بالقوه­ای را برای برآوردن الزامات مدیریت داده­های زنجیره تأمین فراهم می­سازد. اول، با استفاده از بلاکچین برای ذخیره و مدیریت جریان داده در زنجیره تأمین، نمی­توان اطلاعات را به راحتی دستکاری نمود و به عنوان اثبات قابل اعتماد بودن آن­ها درنظر گرفت. دوم، داده­های ذینفعان مختلف در زنجیره تأمین را می­توان در سیستم بلاکچین ادغام کرد تا این­­که جداگانه در سیستم­های مختلف ذخیره نمود، که این امر نه تنها به اشتراک­گذاری داده­ها کمک می­کند بلکه هزینه و زمان بازیابی اطلاعات را نیز کاهش می­دهد. فناوری بلاکچین در صنعت ارزهای رمزنگاری شده بسیار موفق عمل کرده است (رحمان[6] و همکاران، 2020).

 


[1] . Sadouskaya

[2] . Kamble

[3] . Perboli

[4] . Wang

[5] . Venkatesh

[6] . Rehman